پدر مادر دوست پسرم جدا شدن بعد منو مادرش از قبل همو فالو داشتیم و رابطمونم خوب بود گاهی باهم چت میکردیم ،دیشب مثل اینکه با دوست‌پسرم بحث کرده چون دوست‌پسرم بهش گفته باید بفکر یه شغل ثابت باشی که اگه یوقت اتفاقی افتاد پول تو حسابت باشه بلاخره منم یکی دوسال دیگه باید ازدواج کنم مادرش هم گفته نترس من سربار زندگیت نمیشم تو همش میگی میخوای بری ببار نگفتی من پشتتم در صورتی که دوست‌پسرم حتی پدرش هم ول کرد اومد پیش مادرش که تنها نباشه ،بعدم مادرش اومده هم منو انفالو کرده هم دوست‌پسرمو ،حالا نمی‌دونم چرا منو انفالو کرده خیلی اعصابم بهم ریخت دوست پسرمم بهش گفتم ناراحت شد گفت توروخدا از من سرد نشو من جمع و جور میکنم زودتر میام خواستگاریت منم گفتم اصلا بحث اون نیست تو نباید به مادرت فشار بیاری چون الان حال روحیش خوب نیست به نظرتون واکنش درست چیه اگه تو موقعیت من بودین؟
هیچی تو کاری نداشته باش و دخالت نکن اینا مشکل خانوادگی خودشونه حل میشه نگران نباش نه خوب بگو نه بد ،فعلا سکوت
دخالت نکنی
یعنی چی بهش میگی نباید فلان طور میکردی با مادرت!!! یا انفالو ناراحتت کنه در این بری بگی
صبر کن بین خودشون حل کنن
هیچی نگو اونا ب اندازه کافی درگیر هستن
ازدواج پر چالشی خواهد بود یه مادر تنها با روحیه حساس که سریعا در برابر هرچیزی شدید ترین عکس العملل رو نشون میده و دنبال دادن حس عذاب وجدان به پسرشه کارهای اونم سر پارتنر پسرش تلافی میکنه که این شرایط زندگی رو خیلی سخت میکنه
اهمیت نده و دخالت هم نکن ....
مادری که با حقیقت هانتونه کنار بیاد و زندگی پسرش را بخواد قربانی کنه واقعا تعجب اوره ...
اون که باید تغییر کنه و بدونه بچه نوکر و کلفتش نیس
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
