تودوران مدرسه ودانشگاه تاحالاچه خرابکاریایی کردین؟
من به شخصه شیرفلکه مدرسه روبستم
کلی گوه کاری دیگه
امروزم رفته بودم گلاب به روتون دسشویی داخل حیاط سقفش روبرداشته بودیم یهوتگرگ شدیداومدمن مونده بودم بشاشم یافرارکنم
لطفاگزارش پیام نامناسبه چیه ندیدن جنبه هم داشته باشین
با اجازه اسی به من سر بزنین
https://www.ninisite.com/discussion/topic/4101972/بچه-ها-به-دادم-برسید-شکلک-گریه-شدید?page=1
میرفتن نماز ما بند کتونی هارو گره کوووور میزدیم
یا مقغنه مچدو نفر میز جلویی رو اروم سرکلاس میدوختیم ب هم خخخخ
کلی کار انجام دادیم
باید تا صبح تایپ کنم
حال ندارم
چادر مدیرمون رو تو مانور آتش سوزی انداختم تو آتیش😁 چون اذیتم میکرد همیشه...خدا منو ببخشه
اونقدر ترسو بار اومده بودم جرئت هیچکاری رو نداشتم
در حد اشغال تو بخاری ریختن😐
زیااااااااددددددن حال ندارم
من اکثرا برق مدرسه رو قطع میکردم😐
برف میزدیم به سقف بالای میز معلم وقتی میومد کلاس رو سرش اب میشد
ادامش می چسبوندیم به صندلی معلم
شیر میدزدیدیم
😐صف نمی گرفتیم
کمک ب مدرسه نمی دادیم
و....
شوهرم میگه کلی به بیت المال بدهکاری🙄🙄🙄🙄
ما یه دبیر فیزیک داشتیم یه موتور داغون داشت . یه بار نمره مونو کم داد ما هم رفتیم کلی لجن برداشتیم گذاشتیم توی دستکش موتورش که توی حیاط پارک بود
بچه درس خون و مثبت بودم
شیفت مخالف ما هر روز نیمکتارو خاکی میکردن
ما هم تصمیم گرفتیم دیوارارو با نیمکتارو کثیف کنیم
که مچمونو گرفتن و فقط دوستامون اسم منو دوتا از دوستامو پیش مدیر گفتن به گریه کردن افتاده بودم پیش مدیر 😐خیلی بد بود اون روز
یه روز ورزش داشتیم داشتم تند راه میرفتم بارونم میومد خوردم زمین کاور رو لباسم گلی شد رفتم شستمش انداختمش رو بخاری کلاس که شعلش زیاد بود تا گذاشتمش شیشه های بخاری ترکید 😆😆😆😆 اینقدر ترسیده بودم که حد نداشت
