ماه های اول بارداری بیاید باهم باشیم

اره بابا خداروهزار مرتبه شکر 

ای وااای خدا میفهممت با تما وجودم منم شوهرم ی عمری خورده و خوابیده برا خونه ام من طلامو فروختم دادم عیدیامو شاباشامو ی سرویس نگرفتم سر عروسیم ب خدا قسم ی حنابندون نداشتم ی جشن الکی گرفت با ۲۰۰ تا مهمون الانم کل زندگیش قرضه ۲۰ میلیون کم کم قرضشه بعد اقا کلاسم میزاره ک مننن سرکار میرم 

اینم هیچچچ کس پشتش نبود باورت میشه برادر بزرگترش سر این که کادوی عروسی نده گذاشت فرار کرد شب عروسی از تالار؟؟

حالام ک ی بچه میخام اینجوری میشه بخدا موندم 

اشتباه از خودم بود دلسوزی .شوهر خواهرم زندان بود با شوهرم آشنا شد شوهرم جون فدا مادرش شده بود اینا اصلیت شون مال زابل خلاف میکردن شوهرم جنس مادرش گردن گرفته افتاده بود زندان سن 15سالگی شوهر خواهرم خیلی تعریف کرد گفت پسر خوب مظلوم آروم واقعا چهرش اینطوره زیاد اخلاق بدی نداره .منم چون تنهایی فشار آورده بود روم بعد از کلی مریضی تصمیم گرفتم ازدواج کنم دیگه شوهرم شد سوژه رفت آمد کردیم تو اون چندجلسه پسر مظلوم بود از رو دلسوزی دیدم پول نداره قبول کردم گفتم خدا پول میده خانوادش پشتش هستن

پارسال همین موقع کاغذ نوشتم 40مادربزرگش رد شد فوت شده بود ما برج 2تو محضر قرار بود عقد کنیم باباش گفت پول ندارم مجبور شدم پول محضر خودم هم عقد کردیم نکردن به حلقه بگیرن یه شیرینی نه عقد گرفتم نه عروسی نه شام دعوتم کردن یعنی روز محضر دیگه ندیدم تا امروز سقط قبلیم فهمیدن نکردن بیان عیادتم خودم پراید دارم سرویس مدرسه م شبا با خودش میرفتم تو یک کارگاه کار میکردم شبانه روز ی 3ماه کار کردم باهاش تونستم یخچال سوزان 3400بگیرم حالا وسایلا کن تکمیل وسیلا آقا هیچ بخدا الان نه تلویزیون دارم نه سرویس چوب خونه خودم پول پیش دادم کرایه بعهده من فعلا بیکار داره با ماشین من مسافرکشی میکنه گواهینامه نداره من رانندگی یادش داد م زورم میاد خانوادش زنگ میزنن جلو من ردی میده میره بیرون جواب میده یا شمارش پاک میکنه

اینا همشون اولش خودشونو میزنن ب مظلومی بخدا شوهر من انقدددد مظلوم بود ک همه میگفتن ماه سیما چ پسریه اقا مظلوم سر ب زیر کاری 

خودمم گفتم عب نداره حتما خوبه دیگ بعد عقد و عروسی خودشو نشون داد بد دل و غیرتیه و قدر نشناس اسپرمش مشکل داره هرشب بهش دارو تقویتی فلان میدم حالا یشب ازش خاستم ی کاری کنه برام ی سفره جمع کنه شروع کرده ب دعوا 

ب خدا قسم داداش خودش زیر بالو پرشو نگرفت من گفتم عب نداره شوهرمه دیگ من کنارش باشم حالا اون روزا یادش نیس

ایشالا خدا بهت میده تو هر کاری یک خیبری توشه توکل به خدا باشه گلم 

هه اینم همینه دیگ بقران قسم عید پارسال ی هزاری نکرد بمن عیدی بده بگه زنمه عیبی نداره بعد میگه برم ب ابجیام و ننم نفری ۵۰ عیدی بدم 

میشینه میگ اره بابای تو نصف منم کار نمیکنه حالا بابای بنده خدای من با ۵۰ سال سن ۳ تادختر تنها و بی کس داره برا ۵ نفر کار میکنه اینم همیییشه کمک میکنه بازم زبونش درازه بهش اعتماد کردم حرف خانوادمو زدم درد و دل کردم حالا تو دعوا میزنه سرم ی خونه اجاره کردم با پول طلای خودم حالا این خونرم زیادی میدونه میگ من کرایه میدم گفتم ینی میگی برم از مردای غریبه بگیرم بیارم؟موهای سرم انقد میریزه شبا بالشت پره ی دکتر تعارف نمیزنه برو دوساله دندونام داغونه نمیگه بیا برو درست کن شب سقطم از درد داشتم بخودم میپیچیدم خودشو زیر پتو زده بود بخواب مادرم داشت بهم میرسید

آفرین دقیقا منم مثل تو من هم خونه کوچک دارم هم ماشین هم حقوق بابام بود هم روز به روز داشتم جلو میافتادم از روزی که عقد کردیم حقوقم قطع شد آقا غیرتی مثلا نمیزاره با ماشین کار کنم بقران تو این یک سال ازدواج مون نصفش بیکار تو خونه من بیرون کار میکردم غر میزد زود بیا خونه کجایی چکار میکنی بد دلی میکنه بهش هزار بار گفتم من اکه رفیق باز بودم بدون عروس نمی شدم خودمو اسیر کنم بخدا زندگیم داره روز به روز بدتر میشه گداتر میشم

دقیقااا بهش میگم اقا غیرت اونه ک هرشب هرشب سر بد دلیت خون ب دل من نکنی ن این ک منو تو خونه زندانی کنی و اسمشو بزاری غیرت باور میکنی یارانمم میدم بهش همش میگم اگ بخاطر بچه نبود اگ نگران از ایندم نبودم ک بابای بدبختم خودش ۳ تا دختر بچه داره بتونه ب اونا برسه خووش کلیه ولش میکردم میرفتم ولی چیکار کنم هرچی داشتمو ریختم ب پای این زندگی بخدا

خدا لعنت شون کنه زات مرد همینه حیف زن خوب برا اینا

من تو مریضیم خیلی چاق شدم بخاطر علایم کوشینگ کل بدنم ترک خورده مثل زنا باردار الان لاغر شدم شل شده زیر چشمام.گود شده رفتم عطاری روغن خراطین گرفتم تاثیر نداشت ببین چی غر میزد دلش داشت می‌ترکید با حقوق سرویس مدرسه م خواستم برو زیر چشمام ژل بزنم فک میکردم با 500تموم میشه وقتی فهمیدم 1500پشیمون شدم شوهر فهمید من به 500رازی شدم گفت قربونت بشم عزیزم من توروهمین طوری میخوام قبلش همچی قر میزد میگفت پوستت خرابه

تنهایی سخته به شرطی خوبه که رفیق باز باشی بیرون بری بیای .منم آتیش میگیرم آنقدر عقب افتادم 

بخدا کلی رفیق دارم ولی تنهام حتی خونه خواهرم نمیرم دل مرده شدم روز مرد روز زن روز ولنتاین روز تولدم هیچی انگار نه انگار من زنشم امروز میگه برات چی کم گذاشتم میگم تو چکار کردی بقران یکبار منو بیرون نبرده یک عکس دو نفری ندارم حتی یکبار حرم منو نبرده اوایل که عقد نکرده بودم یکبار رفتیم طرقبه اونم من حساب کردم 

هههه همینو بگو بقران ما با همه چیزشون میسازیم اون وقت شوهرامون😕😕

اینم تا من جوش بزنم یا موهام ک بعد سقط ریخته یا لاغر شم سریییع ب روم میاره بمن میگ دکتر نمیخای خودش میخاد براموهاش بره دکتر

من کلی دوست و رفیق داشتم بخدا انقدرم روابط عموم بالااااس ک نگو

ینی یه ماهم تنها باشم عین خیالم نی چون همه جا دوست و رفیق دارم ولی شدم زندونی این اقااا

هه مث ماااا ی ماه عسل نبرده منو ی مشهد نبرده پارسال عید با بابامینا رفتیم اونم با پول عیدیای خودم 

میگ ولنتاین و اینا مسخره بازیه گفتم اره خوب هرچی توش محبت باشه مسخرس

امان از بی شانسی حالا منکه مشهد زندگی میکنم منو نمیبره زوره