سلام بچه ها ..
من خیلی همسرمو دوست دارم .. الان تقریبا 2 سال و نیمه که میشناسمش و 7 ماهم هست که عقد کردم ..
یه اتفاقاتی پیش اومده که حس میکنم خیلیییی تغییر کردم و دارم کم کم میترسم ..
بچه ها من شوهرم خیلی حساسه که من با نامحرم در ارتباط باشم .. اولاش به نظرم طبیعی بود و من خودمم برام فرقی نمیکرد و چون اونم خوشش نمیومد با مردا در ارتباط باشم سعی میکردم بیشترم رعایت کنم .. اما الان احساس میکنم ترسناک شده شرایطم ، انگار وسطه فیلم های تهمینه میلانی ام !
کم کم عادت کردم که زیاد بیرون نرم ، ارتباطم با دوست هامو(مخصوصا اون هایی که شوهرم خوشش نمیاد) کم کنم ، اگه مغازه رفتم با فروشنده های مرد حرف نزنم ، از مرد ها آدرس نپرسم ، تو چشمای مردا نگاه نکنم ، و حتی تو فامیل ها هم حق ندارم با بزرگترا حرف بزنم و نظراتمو بگم یا حتی با پسر خاله هام اینا مکالمات طولانی داشته باشم .. تو فضای مجازی اسمم و عکسمو بردارم .. تازگی هام که بعد از مدت ها ایستاگراممو فعال کردم و از حالت خصوصی (پرایوت) خارج کردم ، چن تا از پسرای دانشگاه و چن نفر دیگه فالوم کردن و خیلی ترسیده م از رفتار هاش .. اصلا غیر طبیعی شده کاراش ، هی میگه قلبش داره تند تند میزنه و هی ازم میپرسه که اینا کی ان و چی کار دارن با تو که فالوت کردن ..
وای بچه ها ، من خیلی تغییر کردم و اصلا خودم نفهمیدم چی شد که کلا خودمو فراموش کردمو فقط شبیه اون چیزی شدم که اون میخواد .. شاید دارم اشتباه میکنم و بزرگش میکنم .. شاید واقعا مذهب مون همینو از خانکم ها میخواد .. نمیدونم ، فقط خیلی میترسم.