یادتون باشه نوشته بودم بالغ برپنج نفر از این کاربری استفاده میکنن؟! جالب اینجاست نوشته بودم قضاوت هم نکنید.. اما خب نظر های تند وبی ادبانه خیلی دل آدمو میشکنه..لطفا هرکس کنجکاوی راجع به این چند نفر داشت بهمون پیام بده تا خیلی قشنگ براش توضیح بدیم...تا شاید از شر قضاوت های(امضات یعنی هرچی گفتم باور کنین) راحت بشیم... ممنونم ازتون💓
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
💔دلم تنگ است و میدانم تو دیگر بر نمیگردی بمانم هرچه خیره پشت این در بر نمیگردی غریبی میکنم با قاب عکست ناامیدانه خودم هم کرده ام انگار باور بر نمیگردی ...
سویش گرفتم دستهای ناتوانم را از آینه بیرون کشیدم هم زبانم را
تا یار من او باشد و من یار او باشم من قصد جانش کردم و او قصد جانم را
ساقی فقط حال بدم را خوب میفهمد وقتی سر و ته میگذارم استکانم را!
نه! از شراب زندگی دیگر نمینوشم ها... ای من در آینه بو کن دهانم را
عمری کنارم از وفا گفتند تا بردند سگهای دورم تکه تکه استخوانم را
گفتم خدایا دشمنانم را بگیر از من اینگونه شد دیگر ندیدم دوستانم را...
💔دلم تنگ است و میدانم تو دیگر بر نمیگردی بمانم هرچه خیره پشت این در بر نمیگردی غریبی میکنم با قاب عکست ناامیدانه خودم هم کرده ام انگار باور بر نمیگردی ...
به کلکسیون لباست افتخار نکن...کلکسیون کتابات رو نشونم بده...دنیا فقط برای کسانی پوچ و خالی از امید است که نمیدانند چگونه نیروی عشق را به انسان ها بدهند و به آنها زندگی و زیبایی دوباره ببخشد...باشد که خداوند مرا از همراهی شکاکان و بد دلان بی نیاز سازد.میتونید حرفاتون رو به صورت ناشناس توی این لینک بهم بزنین https://www.goftino.com/c/JtRmeU
باران ، مرا به یادِ تو می اندازد ... می توان با تو تمامِ خیابان را قدم زد و از هیچ چیز نترسید ، یا که در سیلِ بی رحمِ ابهامِ تو غرق شد ... تویی که هم پناهی و هم تهدید ، تویی که هم امیدی و هم تردید ... رهایم نکن ! که محتاجم به تو ؛ شبیه تک درختی که خشمِ سیلاب را دیده اما به وقت عطش ؛ باز هم تمنای باران دارد ، و تو شبیه بارانی ؛ جان آدم را به لب می رسانی و باز ؛ نمی شود که تو را دوست نداشت ...