خودم چند تا خاطره دارم یکیش اینه که ی سال بنایی کرده بودیم دستمون خالی بود خواهر شوهرم ی روز اومد خونمون و ی شورت مردونه و ی جفت جوراب داد و گفت اینا رو برا داداشم خریدم تقریبا ی هفته مونده بود به روز مرد منم گفت خوب حالا لزومی نداره که بگم خواهرت داده خودم کادو میکنم میگم از طرف خودمه خلاصه روز مرد شدو من اینا رو کادو کردم و شوهرمم الکی تعارف تیکه پاره کرد که حالا تو این وضعیت راضی نبودم زحمت بکشی و منم هی می گفتم نه بابا قابل تو رو نداره و کی بهتر از تو و خلاصه خوش و خرم داشتیم پیش می رفتیم یهو زنگ خونه رو زدن دیدم خواهر شوهرمه گفت اومدم روز مردو به داداشم تبریک بگم کادو عه هم هنوز وسط بود یهو نگاش بهش خورد گفت عه داداش اینا رو دوست داشتی هفته ی پیش برات خریدم منو میگی ی نگاه به قیافه ی شوهرم کردم که اینجوری 😳 بود خودمم اینجوری😓شدم و تو دلم کلی بد و بیراه بع خواهر شوهرم گفتم که نتونست زبون به دهن بگیره
خیلی خوب بود
😁😁😁😁😁😁😁😁
من یه بار ژیلت کادو دادم😅😅🎀
وای چه بدجنس😅خواهر چیکار داره شورت کادو بده ب داداشش!!
بعد ک رفت میگفتی دوستداشته بگه خودش خریده😒
خواهر شوهرت شورت میخره واسه داداشش؟؟؟؟
چیز بهتری نبود!
وای😂😂😂
من چیزی براش نمیخرم، نمیدونم چرا ازی حسا ندارم 😁😁😁😁
یبار مامانم برا روز مرد کارت بابامو گرفته بود سرویس قاشق خریده بود
بابام قیافش اینجوری بود وقتی کادو رو دید
هربار قاشقارو میبینه یکم میره تو فکر
یبارم از اینایی که موی بینی و گوشو باش میزنن براش خریدم تو بینیش گیر کرد همینطور اویزون شده بود با مکافات درش اورد می گفت تو دیگه روز مرد برام چیزی نخر راضی به زحمتت نیستم،😂
من بیسکویت ووالس شیرین عسل ازهرکدوم یک کارتن خریدم دادم خیلی هم حال کرد
عالی بود خدایی روده بر شدم🤣🤣🤣🤣
من خاطره ی خاصی ندارم
من اولین کادوی روز مرد رو تو ماه عسل بهش دادم بعد از شام تو هتل گفتم برو بالا میخوام سوپرایزت کنم
اونم روده بر شده بود میگفت آخه این چه سوپرایزیه
رفتم از بغل هتل شیرینی خریدم با ادکلنی قبلا گرفته بودم بهش دادم
میخواست گل بخرم نزدیک هتل مون نبود
