وسط كلاس رفتم دستشويي
ديدم صداي گريه مياد پرسيدم چخبره كي گريه ميكنه
يكي گفت هيچي مهم نيست ديگه خلاصه اصرار ك چيه چيشده
اخر فهميدم نوار بهداشتي رو طرف با چسب چسبونده به خودش😐
گفتم ميخواي بيام كمك كنم بكني؟
گفت اره بيا😟
طبق محاسباتم نبايد ميگفت بيا
هيچي ديگه كلا فرار كردم رفتم
خب شد اسممو نگفتم مگرنه ميومد سراغم😣