دقیقا یک ساله عقدم.همین تازگی تاپیک زدم راجب بددهنی همسرم تو تاپیک قبلی توضیح دادم.این یکی از مشکلات بود.توی این یک سال حتی نشده یک هفته بدون اشک بخوابم.همش هم میریزم توی خودم.خوشی هم باهم داشتیم ولی جنگ و دعوا بیشتر.بعضی وقتا واقعا فکر میکنم آدم زندگی همدیگه نیستیم و فقط عذاب میکشیم باهم.یه کارایی باهام کرده که فراموشم نمیشه.ولی دو دلیل باعث میشه که از طلاق وحشت داشته باشم.اولیش اینکه حس میکنم ته دلم دوسش دارم هنوز و میترسم پشیمون بشم از تصمیمم.یکی هم اینکه از بعد از طلاق و اینکه چه شکلیه دنیای بعد از طلاق خیلی میترسم.به نظر شما چیکار کنم.همین امشب هم بعد از سه روز که قهر بودیم باز بحث و عذاب و گریه...
ولله اولش این باشه این تازه اوج خوشیته بری زیر یه سقف چه میشه تادیر نشده خودتو نجات بده.. ولله طلاق تو عقد اصلا سخت نیست.. مطمنم باش بازم خواستگار پیدا میشه بهترم باکره ای.. ولله ما عقد تا ازدواجمون یک ماه شد اوج خوشیم بود تا رفتیم زیر یه سقف مشکلاتم تازه شروع شد.. تازه اوایل که خودشونو نسون نمیدن میری زیر سقف میفهمی چه جونورین
عزیزم تاپیک تو خوندم خییلی ناراحت شدم😣 زنو شوهرایی که بعد از ازدواج و عروسی مشکل دارن اکثرا دوران عقد خیییلی خوبی هم داشتن ولی شما که این دوران عقد خوبی هم نداری شک نکن بدتر هم بشه و بهتر نه. از طلاق نترس تو عقد باشی خیییلی بهتر از بعد از عروسیه اسمش اینه نامزد بودی بهم خورده از تنهایی هم نترس فقط صبور باش خدا کمکت میکنه
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ 💁ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ / دانی ک از ادمی چ ماند پس مرگ عشق است و محبت است و باقی همه هیییچ......😍😍