2777
2789
عنوان

من یه عروس 18سالم ک....😞

| مشاهده متن کامل بحث + 75980 بازدید | 787 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کجان مدافعان ازدواج زود.استارتر بنده خدا اگه موقع ازدواج حداقل بیست و سه چهار ساله بود خیلی بهتر میت ...

هیچ کسی موافق ازدواج زود نیس همه کسایی ک زود اردواج میکنن خانواده خوبی ندارن ک پشتشون باشه واسه همین زود شوهر کردن ! ۹۹ درصدشون هم پشیمونن ولی بعضیاشون روشون نمیشه بگن و نمیخان کم بیارن واسه همین مقابله میکنن من خودم ۱۸ سالمه بارها توسط زنای ۱۶ ساله ک بچه هم دارن اینجا بهم توهین شده . چون خودشونم میدونن اشتباه کردن . ممکنه ۱ در میلیون ازدواجش موفق باشه . امیدوارم حداقل درسشون رو ادامه بدن و ی جایگاهی توی اجتماع برای خودشون داشته باشن 

. حالا من برم خونشون بشینم؟ چیکار کنم؟ وقتی میرم تو جمعشون احساس حقارت میکنم تو مهمونیا و.....همیشه ...

عزیزم، فقط برات دعا میکنم، شاید بهتر باشه با مادرشوهرت یکم گرم بگیری تا اون یه وقتایی هوای تو رو داشته باشه، بعد ببین شوهرت از کی حرف شنوی داره، برو اینا رو به اون بگو، عمو، دایی،... 

دوستان من اینجا یا برای سرگرمی میام یا مشورت‌ سر مسائل جزئی، نینی سایت اتاق درمان نیست!!! خیلی از مشکلات شما که ازم اینجا میپرسید، نیاز به یه مراجعه حضوری و با کیفیت به یه روانشناس خوب داره!!! برای روانتون ارزش قائل شید!!! دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی

ببین کار و کمک و ظرف شستن کم کن دیر برو خونشون زود برگرد بگو میخام درس بخونم ی بهونه بیار زیاد نرو اونجا دم دستی نباش با کسی دردودل نکن مخصوصا جاری الکی پیش مادرشوهرت بگو شوهرم خیلی منو دوس داره فلان کارو برام میکنه ک اونم بدونه شوهرت پشتته،پیش شوهرت غر نزن و تعریفشو کن ولی بهش نچسب ی کار خوب کرد بگو دوست دارم ک اینکارو برام کردی کارهایی هم ک دوس نداری ب عنوان ارزو بگو مثلا ارزو داشتم ی سفر دو روزه بریم قم زیارت

هیچ کسی موافق ازدواج زود نیس همه کسایی ک زود اردواج میکنن خانواده خوبی ندارن ک پشتشون باشه واسه همین ...

ای بابا من خودم بیست و سه سالگی ازدواج کردم درسم تمام شده بود و کلی کار کرده بودم  ولی باز میگم کاش عقلم بیشتر بود.والا اینجا تا میگی  حداقل زیر بیست سال سن ازدواج نیست میخوان بخورنت

خدایا کودکم منتظر است تا او را به من برسانی،،،،او دستان مرا میخواهد و من بوی تنش را،،،،خدایا،،،،،
سلام عزیزم بیشترحرفاتو خوندم حرفات نشون میده ادم فوق العاده بی سیاست وضعیفی هستی عزیزم تونمیدونی یه ...

چه لحن بدی، پر از تنفر، از این عزیزم گفتنا که آدم چندشش میشه! انگار دستور پخت قرمه سبزی میدی که میگی یکم سیاست داشته باش، زبون داشته باش  اینا رو خودشم میدونه! شما که اوسایی بگو دقیقا چطوری! 

دوستان من اینجا یا برای سرگرمی میام یا مشورت‌ سر مسائل جزئی، نینی سایت اتاق درمان نیست!!! خیلی از مشکلات شما که ازم اینجا میپرسید، نیاز به یه مراجعه حضوری و با کیفیت به یه روانشناس خوب داره!!! برای روانتون ارزش قائل شید!!! دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی

آخی عزیزم ناراحت شدم برات 

منم اگزما دارم و دردتو میفهمم 

اما بهتره ی جا در بیای کسی نمیتونه تو محبور کنه کلفتی کسیو کنی 

تو نکن شوهرتم میخواد دعوا کنه بگو ازت شکایت میکنم یا نمیدونم هرچی ک میترسونتش 

میدونم سخته ولی باید راهتو کم کم عوض کنی 

خانوادتم پشتت نیستن نباشن اصن دور از جکنشون فک کن کسیو نداری چون کسیو نداری نباید توسری خور باشی ک 



متاسفانه مشول اکثر دخترایی ک زود ازدواج میکنن همینه ک از روز اول یا سادن یا کم رو  ب حرف گوش میدن و کم کم خانواده شوهره سوارشون میده ولی ی جا باید ب خودت بیای 

نمیگم طلاق بگیر چون راه چاره نیست خیلیام واقعا شرایطشو شاید مناسب جداشدن نباشه اونم البته مشکلات خودشو داره 

ولی ب شوهرت بگو من نمیخام دیگه حز خونه خودم جایی کار کنم چون وظیفم نیست توام نمیدونم زن گرفتی یا کلفت بی مواجب تکلیفمو روشن کن زن میخوای یا کنیز خانواده 

با حرف زدن ممکنه درست شه 

خودت نباید دیگه تن بدی ب هر خواسته ای هر مادرشوهری دوس داره عروسش کار کنه براش این تویی ک ارزش خودتو مایین بیاری یا ن 




من خودم اصلا هیچ جا کار نمیکنم 

شوهرم خواسته ازم خونه مامانش اشپزی کنم طرف بشورم ولی گوش ندادم 

مامانشم خیلی حرف انداخته بهم ک کار کنم ولی مهم نبوده برام 

ب شوهرمم گفتم ببین من خونه خودم ب اندازه کافی زحمت میکشن دیگه یک ساعت برم مهمونی دوس دارم استراحت کنم 

هرکیم میاد خونم نمیخام کار کنه برام تمام اونم فهمید 


من تو سال ۴ ازدواجمم واقعا شاید بگم ۳ سال دعوا داشتم 

گیر ب لباس میداد ک چی بپوش چی نپوش ارایش نکن 

میبردم خونه باباش ۲ سال اول شب میخوابید منم هرچی میکردم پا نمیشد بریم شبو تاصب گریه میکردم از دست کاراش 

دعوا بزن بزن همه چی داشتم قهر 

حتی بچمم ول کردم رفتم ی بار 

اما الان  ب خواستگ زدسیدم کم کمم قلقش اومده دستم و الان شاید بگم ۱۰ درصد مشکلات دارم ک اونم دیگه طبیعیه بین هر زنو شوهری 

خانوادشم زیاد دخالت داشتن ک تو رو اونام درامدم حدشونو فهمیدن 

بالاخره برای رسیدن ب خواسته هات باید ی مدت بجنگی 

شوهرتم اگه خودتو بخواد کوتاه میاد اگرم نخواد ارزش نداره خودتو پیر کنی پاش

میگیرن دیگه؟! چرا خانواده دختره دادن دخترشونو؟از سر راه پیدا کرده بودن؟ دخترای کم سنشونو شوهر ندن ...


خب شما فکر کردی ایران یعنی تهران وچندتا شهر

اینا رفتناز شهر کوچیک گرفتن که همه 17 یا 18 سال شوهر میکنن

با هرچه عشق نام تو را می توان نوشت...با هرچه رود نام تو را می توان سرود...بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را...با چشم های روشن تو می توان گشود
ای بابا من خودم بیست و سه سالگی ازدواج کردم درسم تمام شده بود و کلی کار کرده بودم  ولی باز میگم ...

اره بخدا 😑😑😑من خودمم زندگی خوبی ندارم بابام پولداره اما اصلا تو خونمون ارامش ندارم گاهی وقتا میگم شاید ازدواج خوب باشه اما تا ۲۸ سالگی بهش فک نمیکنم ی خانوم باید اول بفکر پیشرفتش باشه بعد ش ازدواج . اینجا شوهر کردنو زاییدنو استعداد و هنر میدونن

یه چیزی بهت بگم استارتر اینجا تاپیک زدن شااااااااید هر ده تا کامنت، یه نفر یه کمک و همدلی کنه ولی میبینی اینجا پر از افرادی هستن که نه تنها بلد نیستن همدلی کنن بلکه مشکلات تو رو سوژه خنده قرار میدن و تو بیشتر اذیت میشی دختر خوب 

دوستان من اینجا یا برای سرگرمی میام یا مشورت‌ سر مسائل جزئی، نینی سایت اتاق درمان نیست!!! خیلی از مشکلات شما که ازم اینجا میپرسید، نیاز به یه مراجعه حضوری و با کیفیت به یه روانشناس خوب داره!!! برای روانتون ارزش قائل شید!!! دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی

واقعا انسان از خوندن  این همه درد واقعا متاسف می شه . به عنوان یک مرد از مرد بودن با

رفتارهای همسرتان خجالت کشیدم و به عنوان یک تقریبا تحصیلکرده از ان مدرسه ای که

مادر شوهرتان در اتنجا ناظم و مسول نظم . خودش اخر بی مبالاتی و بی نظمی  است.باید گل گرفت

در ان ادبستانی که انها دران ادب یاد گرفتند. ولی من به تناسب شغلم با محیط شما اشنا

هستم . منطقه مردسالاری دارین و این رفتارها خیلی نادر نیست. دوستانی که به شما

پیشنهاد جدایی میدهند به نظر بنده حداقل در شرایط فعلی پیشنهاد مناسب برای شما با

این بضاعت خانوادگی نیست. شما چاره ای غیر از توانمند سازی خودتان ندارین. فعلا با 

هر سیاستی بچه دار نشوید. به تکمیل تحصیلات و اشتغال احتمالی جهت استقلال فکر

کنید و بعد حالا دیگر برای جنگیدن سربازان بیشتری برای نبرد با این شاه و ملکه بی شرم

دارین. مدارا خوب است و مظلومیت خیر. از باب کتک زدن ها حتما تهدید به شکایت

کنید. مادرشوهرتان فراموش نمی کند که شاغل است و اگر قرار است ابرویی برده شود

ایشان نیز نزد همکارانش بی ابرو خواهد شد. حیف و صد حیف که برادرتان بیشتر نقش

دشمن دارد و نه دوست و سایه بی بدیل و بی همتای پدر ب رنگ شده و مادر خود قربانی

است

واقعا انسان از خوندن  این همه درد واقعا متاسف می شه . به عنوان یک مرد از مرد بودن با رفتارها ...

واقعا اگه چند درصد از مردای ایرانی این طرزفکرو داشتن ما زنا الان اینقدبدبخت و توسری خور نبودیم 

لعنت به هر چی مردسالاریه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز