2777
2789

فقط دبیر تعلیمات دینی

بهش گفتم با هفت تا النگو چطور وضو میگیری؟

گفت النگو ها رو تکون بدی ابا میره زیرش😐

نامِه اِی بِه نیمِه گُمشَدِه گور بِه گور شُدَم:اونقَدر دیر اومدی کِه مامانَم دارِه از جَهیزیَم اِستِفاده میکُنِه  

سوم دبستان ی معلم خیلی چاق داشتم ک اصلا ب خودش نمیرسید ی جورایی بو میداد.

یه پسر بچه ام داشت با خودش میاورد تو کلاس پوشکش میکرد بوی اونم از یه طرف.😁

خاموشمو دیگر صدایی ندارم جز یک آه                        آری افسانه ها همیشه پر ز دروغند

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دوران دبستان یه ناظم داشتیم زنگ نفریح که تموم میشد دم در سالن می ایستاد به بچه هایی که رد میشد برن داخل یکی یه پس گردنی میزد

ناظمی که فامیلیت الان یادم نیس حلالت نمیکنم

 سنگدل 😒

ملعون

 قاتل

این زمین خانه ی حیرانی نیست                                                                         غیر یک شوخی کیهانی نیست

یه معلم خیلی خیلی چاق داشتیم. وحشتناک چاق بود. جوری که هر وقت میومد فقط مینشست سرجاش اصلا بلند نمیشد. معلم ادبیات بود بچها خیلی میترسیدن ازش خیلی بداخلاق بود. یه بار بالاخره اومد پای تخته یه چیزی رو توضیح بده، بعد گفت هر کی فهمید دستشو بالا بگیره.هیچکس دستشو بالا نگرفت از ترس😂 بعد گفت هرکی نفهمید دستشو بالا بگیره، باز هیچکس دستشو بالا نگرفت😂😂😂 بعد یهو داد زد کلاس که نیست دیوونه خونست.🤣🤣🤣 ول کرد رفت بیرون از کلاس

پسرم تاج سرم😍دخترم‌ مونس و همدمم😍 جونم فداتون قلب های مامان❤❤

یادش بخیریه معلم علوم داشتیم اول مهربایه تیکه میله گردآهنی اومدازینایی که توساختمون استفاده میکنن بعدازیه هفته فهمیدیم واسه چی آورد😂😂😂😂یه معلم اجتماعی هم بودقیافش بدبودبچه هابهش میگفت کله پاچه یه روزعجله ای اومدسرکلاس کمربندنبست شلوارش داشت میوفتادشورتش پیدابودانقدرخندیدیم که همه روفرستادپیش مدیررنگ شورتشم آبی بود😅😅😅😅😅

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز