2777
2789
عنوان

اطرافیانتون تو بارداری کمکتون میکنن؟

| مشاهده متن کامل بحث + 293 بازدید | 42 پست
منم مامان میاد خونم بچه اولم  نگه میداره یا غذا میفرسته روزایی که سر کارم شیفتم. خدا خیرش بده د ...

من کلا حتی ب خواهر خودمم روم نمیشه بگم کاری بکنه...ولی اگه کسی وجدان داشته باشه بره خونه ی طرف می فهمه باید چیکار کنه..

مثلا ببینم لباس رو طناب یا خونه رو جارو بزنم..یا آشپزخونه تمیز کنم..اینا کمترین کاران..

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من استراحت نیستم از اولم فقط پسرمو شوهرم کمک میکنن بیشتر پسرم اوایل سیاتیک بارداری گرفتم خیلی اذیت شدم.هیشکی تعارفمم نکرد. مادرشوهرم که اصلا بروی خودش نمیاره. فقط مهمون برام میاره مریض شدم چندروز بدجور تب واینا داشتم دریغ از یه کاسه سوپ یا یه بشقاب غذا یا اصلا یه تعارف خشک وخالی حالا من همیشه هرچی میپختم براشون میبردم تا پشه لگد بزنه بهش سوپ درست کنم خلاصه خرکاری.... از خانوادم دورم نمیخوام با اینهام قطع رابطه کنم.

ولی تصمیم گرفتم دیگه مثل خودش باشم وقتی بهش نیاز دارم برام نمیکنه بعدش کع خودمم میتونم کارمو بکنم 

مهربونا واسه خونه دارشدنم صلوات میفرستین🌼🌸🌹
منم مامان میاد خونم بچه اولم  نگه میداره یا غذا میفرسته روزایی که سر کارم شیفتم. خدا خیرش بده د ...

غلط میکنن منت چی وقتایی که کاراشون رو دوش آدمه همش توقع دارن به ماکه رسید آسمون تپید

مهربونا واسه خونه دارشدنم صلوات میفرستین🌼🌸🌹
منم مامان میاد خونم بچه اولم  نگه میداره یا غذا میفرسته روزایی که سر کارم شیفتم. خدا خیرش بده د ...

من مادرم ازم دوره نمیتونه بیاد. من مغرورم هیچوقت از دیگران کمک نمیخوام اما خودشونن که با قسم دادن توقع ادم رو بالا میبرن.

این نیز بگذرد...
من کلا حتی ب خواهر خودمم روم نمیشه بگم کاری بکنه...ولی اگه کسی وجدان داشته باشه بره خونه ی طرف می فه ...

کلا باهاشون راحت نیستم که بخوان بیان خونم کمکم کنن مادررفته بود مسافرت شوهرم شیفت بود باردار بودم هرچی مادرشوهر گفت تنهام. بیام پیشت گفتم قربونتون من اصلا نمیترسم تناهیی با بچه 3 سالم میخوابیدم محیط خونمم یه جایی که کنار دزدا زیاد رفت و امد دارن 

کلا باهاشون راحت نیستم که بخوان بیان خونم کمکم کنن مادررفته بود مسافرت شوهرم شیفت بود باردار بودم هر ...

آخه عزیزم...من حتی اون تعارف خشک و خالیم نکردن...الان فهمیدم ک چقد نسبت ب من بی توجه بودم..در حالی ک من تا خداای نکرده پدر شوهرم مریض میشد سریع میرفتیم..یسریم ک بار کردن شب نخوابیدم کلا باشون کار کردم...

کسی که بخواد راهشو پیدا میکنه

دقیقا..مثلا من واسه بچه ی دومم دلم میخاست کسی فقط واسم غذا بیاره....یسریم مادر شوهرم اومد رفت بیرون بعد موقع ناهاراومد دست ب سینه نشست  ...البته ناهار از بیرون گرفتیم..

تعارف میزنن جدی نگیر

حرصم از روزی میگره که دکترم گفت باید حداقل یک ماه استراحت کنم وقتی مادر شوهرم فهمید گفت این یه ماه شام و ناهارتو من درست میکنم و دقیقا فردا شبش خواهر شوهرم و برادر شوهرم شام خونشون بودن بغیر از ما

این نیز بگذرد...

اوه خوبه تعارف میکنن 

من به اون صورت کسی رو ندارم که کمک حال باشه 

همون مادر و مادروشوهرهمم که هستن ازم توقع کمک هم دارن😅

کار خاصی هم برام نمیکنن نهایت شاید هفته ای یه وعده غذا تعارفم کنن 

همونم چی بشه 

هنوز خودم خونه رو تمیزمیکنم جارو میکشم و سرویس بهداشتی رو میشورم 

اما دیگه پوستم کلفت شده 

شوهرمم تو کمک دادن بد نیست همینکه غر نمیزنه  شکر

یه صلوات برای سلامتی نی نی من میفرستی؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز