یه بنده خدایی پوشک بچش رو میشست میذاشت خشک شه چندین بار مصرفش میکرد...یکی دیگه وقتی میخاست تخم مرغ اپز کنه مینداختشون تو کتری یا سماور در حال جوش که با همون اب اپز شه....زمستونا یدونه بخاری کوچیک تو یه اتاق روشن میکرد همشون کوچ میکردن تو همون یه اتاق زندگی میکردن یخ میزدناااااا ولی دم نمیزدن.....یکی دیگه هم ۴ نفرن میرن بیرون ساندویچ یدونه میخرن تقسیمش میکنن بین ۴تاییشون...همه اینایی که تعریف کردم مربوط میشه به دوتا خونواده فوق العاده پولدارررر
اها یکی دیگه میری خونشون فقط به تعدادمیوه میارن واسه پذیرایی یعنی اگه ۵ نفر مهمون داشته باشه فقط ۵ دونه میوه میذاره تو بشقاب یا تابستون میخاد شربت ابلیمو بیاره خداشاهده به اندازه دوتا بند انگشت ته لیوان شربت میریزه میاره در حدی که دهنت یخورده خیس بخوره...بازم یادم اومد میام میگم
ما حقوقمون خیلی کمه واقعا کمه حالا کاری ب پاکستانی یا هندیش ندارم
مهمون هم واسه خوردن جایی نمیره که
وقتیم مهمون میاد سعی میکنیم همه چیز فراهم کنیم و پذیرایی خوبی داشته باشیم واسه مهمون ولی خب دیگ حقوقمون در حد برنج هندی کفاف میده
شاید شما بی پول نبودین ک درک کنین ، ولی مهمون قطعا درک خواهد کرد ک حقوقمون کم بوده نتونستیم
ولی در کنار اون برنج کباب درست میکنم همراه با خورشت ک جبران اون برنج هندی بشه
خیلی دلم شکست تو کامنتت نوشتی فحش دادن ب مهمونه😭
همتون اکثرا از مادر شوهر گفتین ولی مادر شوهر من انقددددررررر ولخرجه که حال ادمو بهم میزنه. اون فقط میخره استفاده نمیکنه الان در کمدش باز کنی نزدیک 100 تا تونیک نپوشیده دارم کلی شلوار و مانتو و شال ولی بازم همیشه همون تکراری ها تنشه و وقتی یه مهمونی خاص بخواد بره تو کمدش نگاه نمی‌کنم از اونایی که خریده و نپوشیده برداره میره باز میخره
من حدود دوم سوم دبیرستان بودم و مثل بچه های امروزی سر زبون دار نبودم
مادرمم بنده خدا میخواست یه چیزی بگه دید داره زنشو میکشه هیچی نگفت قائله بخوابه
زنشم کلا حرف نمیزنه زیاد و بیشتر شنوندس
کلا اقاهه داد دادیه و منطق نداره که بخوای جوابشو بدی
در عوض ادعاااااای کامله
ما گذاشتیم پای اخلاق روانیش، همین
