وااااااای من خیلی عاشق میشدم.از تغریبا ۷ ۸ سالگی خخخخخخ خودم خندم گرفت.
واااااای این از همه بدتره😓مثلا احساساتی میشدم برای مامانبزرگم که فوت شده بود نامه مینوشتم بعد مثلا توش اتفاقایی که تو خونه افتاده بودو تعریف میکردم بعد ما طبقیه یکی مونده به آخر آپارتمان بودیم پنجره رو باز میکردم اون نامه هه رو موشک وار پرتاب میکردم بیرون فکر میکردم الان میره آسمون میرسه به دستش
ولی مطمئنا جای به جز حیاطای همسایه ها نمی رفت😂😂😂
من یه مدت عاشق پیروز اون خواننده چندشه بودم😐فکر کم 7.8 سالم بود
میترسم‌بگم تاپیک‌تعطیل شه خخخخخخ
من فک میکردم تموم کره شمالی و جنوبی،چین،ژاپن اینا بچه های بروسلین😂😂😂😐😐😐😒😒😒🤕🤕🤕😓😓😓(فقط صرف چشم بادومی بودنشون)
یبارم از طرف مدرسه بردنمون جمکران
من نامه نوشتم بندازم تو چاه، تو نامه هرجاش که واجب تر بود رو با ماژیک فسفری نشون گذاشتم بعد انداختم تو چاه.فکر میکردم موثره😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
