اونهایی که سیاست شوهرداری بلدن کمکککککک

خدانکنه عزیزم....خلاصه که نمیدونم چکار کنم؟

وای پیاماتو خوندم حرصم گرفت،، شوهرتو باید گرفت خفه کرد 😅😬

منم مشکل شما رو دارم،. بخاطر کار  توی شهر غریبیم، خانواده خودم تو شهر بزرگین، ولی خانواده شوهرم شهر کوچیکی، 

بعضی وقتا میگه آخرش میرم شهر خودم 😬من دوس ندارم برم شهرشون فامیلاشون آدمای حسود و فضولین، هی تو زندگی هم سرک میکشن، ، دوس هم ندارم نزدیک مادر شوهر باشم، دوری و دوستی بهتره،، چون از جاریم شنیدم مشکلاتشو با مادرشوهرم که دخالت میکنه تو زندگیش، 

بعد آینده بچم و شغل هم هست که اونجا پیشرفتی نداره، 

همیشه هم بش میگم من شهر شما نمیام.  میگه تو غربت بمونیم چیکار کنیم ☹️، شهر خانواده منم خوشش نمیاد  

چه میدونم زن باید هر چی شوهره گفت بگه چشم،  برین تو این قانون 😡

ای بابا!

خیلی سخته!

چطور دلش اومد که اشک شما رو ببینه و هیچ کاری نکنه!

درست میشه ایشالله! به نظرم حتما برین مشاور، اینجوری که فقط شما داری اذیت میشی!

موجدریا یه استخاره بکن شاید واقعا شهر شوهرت برات بهتر باشه تا که اینجوری توشهر خودت باشی ولی اعصابت را خط خطی کنه و داغونت کنه

بعدشم بچه هات سهمیه کنکور دارن که خیلی موثره و راحتتر ام ازدواج میکنند و تجملات خیلی کمتره مردم اکثرا هم را میشناسن و میتونی از خانواده های خیلی باابرو و خوب وسرشناسی عروس یا داماد بگیری 

بعدشم بعد یه مدت کم‌کم خودش از فامیلاش زده میشه الان چون ازشون دوره فکر میکنه چقدر عالی هستن دو سه بار که بهش تیکه بندازن و قهر کنن حالیش میشه

به نظر من اینجوری بخوای پیش بری اعصابت را خراب میکنه دختر اینقدر جنگ نکن باهاش!

خودت یه دو رکعت نماز بخون و سجده بکن و از ته قلب از خدا کمک بخواه و تو ساعات استخاره برای خودت استخاره کن ببین چی میاد اگه بد اومد که حسابی بجنگ و نرو لاقل دلت سفته که واقعا کار درستی میکنی‌اگر هم خوب اومد که صد در صد یه خیری توش هست و عاقبت به خیری برات میافته شوهرت هم کم‌کم فکرش درمیاد