2777
2789
عنوان

نمک رو زخم نباشیم

515 بازدید | 15 پست

خانما توروخدا وقتی یکی تایپیک میزنه حتی اگه یه درصدم احتمال اینکه راست باشه رو بدین واگه موضوع رودوس ندارین بدون مسخره کردن و توهین وبی ادبی از تایپیک خارج بشین الان یه تایپیکی بودم خانمه حالش خیلی بد اونوقت یه عده اون وسط واسه خودشون جک میگفتن زشته به خدا دور از انسانیته خیلی ناراحت شدم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیلی بده واقعا

من دو شبه اونقدر ناراحتم بابت این موضوع...

هر چی از دهنش دراومده بهم گفته حلالش نمیکنم هیچ وقت

کافر نفهم از دین خارج شده...هر چی دوست داشت گفت...حرفم حرف خودش بود...واقعا یک لحظه فکر نمیکنن چی میگن...

عزیزم در مورد همسرت نوشته بودی تو تاپیک مدیریت...

وقتی محبت نداره...هنوز نفس از مادرش جدا نشده بعد ۴۵سال...چرا کوتاه میای...چرا اصلا طرح نیاز می‌کنی وقتی اخلاقش رو میدونی...خیلی آروم و متین برو مهریتو بذار اجرا...بشین تو خونه ت مهریه و نفقه تو بگیر...برو بهزیستی مشاوره های رایگان دارن...کمک بگیر...باور کن بچه ها بزرگ بشن بهت مدال نمی‌دن که تحمل کردی...همسرت عادت کرده به تنبلی و ندیده گرفتن نیازهای شما...با دعوت و درگیری هم بیشتر پرده دری میشه...بهتر نیست همسرتون بره با مادرش زندگی کنه و شما رو به حال خودتون بذاره...والا زندگی مسولیت داره...یعنی چی راه باز جاده دراز...


لطفاً اگه بزرگتر دلسوزی داری ازش کمک بگیر...و ارامشت رو حفظ کنه ولی محکم و جدی باش...بعد یه مدت از پا می‌افتی و همین همسرت عین خیالش هم نیست...

لطفاً فکر جدی برای این سوهان روح بکنید...

مرد بی عار به درد زندگی نمیخوره

قوی باش

حقت رو از زندگی بگیر...

همه ما حق زندگی کردن داریم...نه اینکه روزای عمرمون رو بشمریم...

افوض امری الی الله...
عزیزم در مورد همسرت نوشته بودی تو تاپیک مدیریت...وقتی محبت نداره...هنوز نفس از مادرش جدا نشده بعد ۴۵ ...


عزیزم دوسال پیش به خاطر همین مادرش دعوا کردیم چون سه روز هفته رو خونه ما بود کلا از کارو زندگی افتاده بودم هرماه هم بیست نفری سرخود دعوتشون میکردن همشون رو،روز دعوا من زدم به سیم آخر چون خودمو بچه هام مریض بودیم تازه داشتیم خوب میشدیم شوهرم گفت باید بیان نمیخوای پاشو برو منم جمع کردم رفتم،یک ماه خونه پدرم بودم میخواستم مهریمو بذارم اجرا که پدرومادرم نذاشتن ترسیدن که من طلاق بگیرم با دوتا بچه برم بمونم اونجا یا مثلا آبروشون بره،من الان مهریمو بذارم اجرا بیرونم میکنه بچه هارو میگیره بعد برادرو‌خواهر مجرد دارم تو به خونه کوچیک مستاجری زندگی میکنن اصلا جاندارن من کجا برم 

به خدا خیلی درمانده شدم 

بعد ازاون یک ماه اومد دنبالمو برگشتم مادرش اومد که چرا طلاق نمیگیری قشنگ شستمو پهنش کردم رفت پشت سرشم نگا نکرد قطع رابطه ایم فعلا شوهرم خودشو میره و میاد ولی جنگ اعصاب داریم چون پرش میکنه میفرسته خونه

عزیزم دوسال پیش به خاطر همین مادرش دعوا کردیم چون سه روز هفته رو خونه ما بود کلا از کارو زندگی افتاد ...

خوب این شرایط اصلا خوب نیست

اون کلا گارد گرفته و تو جبهه مادرشه...

شما باید خیلی قوی باشی

مطمعن باش اگه .اقعا بدونه داری میری و مهریه تو میزاری اجرا حساب کار دستش میاد...


میتونی تو همون خونه باشی ولی مهریه تو اجرا بذاری...

بدون جنگ و دعوا یا شستن و پهن کردن...مهریه حقته...وقتی خرجی نمیده...

خوب بره بمونه پیش مادرش گوشتون راحت باشه...

والا بچه های که تو اون خونه زندگی میکنن آرامش روانی ندارن...

اگه تعلق خاطری به زندگیش نداره تکلیفتون رو روشن کنید...

اگه خواهر و برادرتون بزرگه حتما بگید قبل ازدواج مستقل بشن...استقلال باعث میشه که اجازه ندیم مردا هر جور دلشون میخواد باهاشون رفتار کنند...همسرتون احتمالا خیالش راحته که شما مجبورید با این شرایط بسازید...یه انقلاب و تغییر لازمه تا همسرتون سر عقل بیاد...بدونه که خانواده چهارچوب داره...


معصومه خوب میگه یا به حالت یا به حیلت یا به زاری یا به زوری...بالاخره مردا به یکی از این روشها عقلشون میاد سر جاش...

ولی انگار همسر شما باید با زور به خودش بیاد...

باید بفهمه که تو این شرایط شما زن زندگی نمیشد...

لطفاً یه مدت به جای قهر و دعوا با بچه هاتون مشغول بشید...اگه شهر بزرگ هستید کار خونگی پیدا کنید...گاهی مجبورید رها کنید تا شرایط درست بشه...

مرد باید حداقل های زندگی رو برای زن و بچه ش تامین کنه...

تو همسایگی خواهرم یه خانمی بود ازدواج دومش بود...یه شب در رو قفل کرده بود و مرده رو خونه شد نمیزاشت...زنگ زده بود ۱۱۰ مردم جمع شده بودن...خانمه داد میزد و فحش میداد به همسرش می‌گفت برای خودم آقا بالا سر نیاوردم که...زن و بچه خرج داره...و خیلی حرفای دیگه...مرده موش شده بود...باور کن گاهی باید قوی بود تا حقت رو بگیری ...نمی‌گم سلیطه باش ولی همسرت باید بدونه که فقط اسمش مرده...خوب میموند ور دل مادرش دیگه زن و بچه برای چیش بود...ولی اینم بدون بچه ها بزرگ میشن و کم کم از خونه فراری میشن...وقتی اختلافات پدر و مادر رو میبینن...




افوض امری الی الله...
خوب این شرایط اصلا خوب نیستاون کلا گارد گرفته و تو جبهه مادرشه...شما باید خیلی قوی باشیمطمعن باش اگه ...


عزیزم شوهرم روانیه وحشیه،یه بار دعوامون شد بدجور زود گوشیمو برد که من نتونم به کسی زنگ بزنم یه بارم گوشیمو زد شکست ۶ ماه گوشی نداشتم

مهرمو‌بذارم اجرا هرکاری که بتونه میکنه‌هم مهریمو نده هم طلاق بده هرکاری که منو اذیت کنه دوتا بچم نمیخوام بیشتر از این اواره و اذیت بشن

ولی تصمیم دارم تا عید صبر کنم چون خواهرم عقد هست انشاءالله بعد عید میره خونه خودش شوهرمم گفته تا غید ماشین میخرم همه چی حل میشه البته چند ساله میگه،برا همین تا عید صبر میکنم بعد هم پدرو مادراونو هم خودمو میگم بیان حرف بزنیم در جریان همه چی باشن بعد مهریمو میذارم اجرا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792