ثنا18628 مدیر استارتر عضویت: 1393/04/11 تعداد پست: 3162 عنوان بچه هایی که بعد زایمان مامانتون اومدن خونتون میاین 510 بازدید | 57 پست مامانم الان ۱۰ روزه که زایمان کردم و خونمونه.فردا میخواد بره.دلم خیلی گرفته همش میخوام گریه کنم دوست ندارم بره.شما هم این حسو داشتین یا من افسردگی گرفتم؟ بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی 1398/09/23 | 01:46 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
عمم عضویت: 1398/02/12 تعداد پست: 4983 منم بعد ده روز باهاش رفتم ده روزم اونجا موندم مهربونا واسه خونه دارشدنم صلوات میفرستین🌼🌸🌹
ملکه_زندگی عضویت: 1398/02/18 تعداد پست: 6509 بالاخره که چی باید بره اونم زندگی داره قوی باش ایشالا از پسش برمیای خدایا گاهی نگاهی...
mome عضویت: 1397/06/06 تعداد پست: 25620 توام باهاش برو خونه شونمن تا دو ماه چل گردن مامانم بودمانقدر اوضاع م خراب بود😁😁😁 اگه مشکل مالی دارید هر شب سوره ی واقعه بخونید معجزه ش رو تو زندگی تون میبینید الخصوص بعد از نماز عشا
آویژه98 عضویت: 1397/09/19 تعداد پست: 23323 همه همینجورن کم کم روال کار میاد دستت مکملهاتو بخورلطفا یه گزارشم واسه من بزنhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/3609483/مذهبی-ها-هستن?postId=115723954 کیبورد گوشیم کلمات رو اشتباه تایپ میکنه منم توان سر کله زدن باهاش رو ندارم پیشا پیش بخاطر غلط املایی عذر میخوام
ندارم109 عضویت: 1395/04/29 تعداد پست: 28668 واس اولی اره واس دومی نه تنهابی بهتربکارات میرسی ۱۰روزکافیه بالاخره مامانام گناه دارن نبایدخیلی انتظارداشت وخدایی که بشدت کافیست
maman333 عضویت: 1398/04/25 تعداد پست: 6287 طبیعیه منم داشتماما مهمتر حرمت مامانت هست که باید جلوی داماد حفظ بشهایشالله بزودی دوباره میبینیشون و گفت هرگز جز مردم نادان کسی از رحمت خدا ناامید نیست
ملکا۱۳۹۷ عضویت: 1397/10/29 تعداد پست: 3339 حق داری منم از الان غصه روزی که میخواد بیادو بره بعدشو میخورم.هر سری میادو میره حسابی دپرس میشم آمد کنارم نشست، سرش را به دامنم گذاشت، پاهاش را دراز کرد و چشمهاش را بست: «کارم از تکیه گذشته. دلم میخواهد توی بغلت بمیرم.»سال بلوا
ثنا18628 مدیر استارتر عضویت: 1393/04/11 تعداد پست: 3162 بالاخره که چی باید بره اونم زندگی داره قوی باش ایشالا از پسش برمیای از پسش برمیام ولی دلم برای مامانم تنگ میشه.به بودنش عادت کردم بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی
mpr عضویت: 1397/05/07 تعداد پست: 3298 من که چنان خونی به دلم کردن قوم شوهر که روز هفتم به مامانم گفتم بره😢😢😢
ثنا18628 مدیر استارتر عضویت: 1393/04/11 تعداد پست: 3162 توام باهاش برو خونه شون من تا دو ماه چل گردن مامانم بودم انقدر اوضاع م خراب بود😁😁😁 شوهرم نمیمونه اونجا میگه راحت نیستم بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی
نیکانمامان عضویت: 1397/01/22 تعداد پست: 433 از پسش برمیام ولی دلم برای مامانم تنگ میشه.به بودنش عادت کردم منم مثل شما بودم.مامانم منو با خودش برد.توهم اگه مامانت گفت بیا بریم حتما باهاش برو
ثنا18628 مدیر استارتر عضویت: 1393/04/11 تعداد پست: 3162 من که چنان خونی به دلم کردن قوم شوهر که روز هفتم به مامانم گفتم بره😢😢😢 چرا عزیزم بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی
هلناطلا عضویت: 1397/01/28 تعداد پست: 16915 منم بعد ده روز باهاش رفتم ده روزم اونجا موندم من تو زایمان اولم سه ماه رفتم خونه مامانم خخخخواقعا برون مامانم دق میکردم انگار تازه بعد از سه ماه هم یه هفته خونه خودم میموندم و باز یه ماه خونه بابامزایمان دومم دیگه بهتر شدم دو ماه موندم خونه مامانم بعد دیگه اومدم خونه خودم