🥣🍲🥘🍕🌮🥪🌯🥙غذا

ازمنم‌غذا نبود

باسلوق بود

نمیدونم‌چش شد عنتر چسبیییییید ب ظرف دیگه درنیومد

مامانم هرکااار کرد پاک نشد🙄مجبور شد ظرف خوشگلشو بندازه دور🤐

با سن کم غذا  درس کردم یادم نمیاد اولین بارو

اولین غذا خونه بابام پختم فکر کنم راهنمایی بودم

ماکارانی پختم ولی خراب نشد

آبگوشت بدون سیبرمینی اخرش یادم افتاد 😆

اولا بود ک هنوز غذا درست میکردم میخاستم خورشت بادمجون درست کنم اصن یادم رفته بود رب و تف بدم بعد قاطی خورشت بکنم همینجوری ریختم تو خورشتا عین ابگوشت شده بود

من یبار جگر گوسفندو آبپز کردم عین سنگ‌سفت شد

من زیاد غذا درست نمیکنم 

ولی اولین بار نیمرو درست کردم بدون اینکه قبلش روغن بریزم😐چسبید بهش یهوو 😐 😂😂😂😂

من یه خاطره از زمان عقد دارم تو این زمینه؛

یه بار تو دوران عقد، رفته بودم خونه ی همسرم، و وظیفه غذا درست کردنو به عهده گرفتم(خیر سرم) و داشتم با شور و اشتیاق غذا میپختم، و چقدر هم از خودم داشتم تعریف میکردم (بنده خداها نمیدونستن چه آشی واسشون پختم)

هیچی دیگه؛ فاجعه رخ داد و من (به جای نمک، شکر ریخته بودم تو غذا
( خب تقصیر من چیه 😟😟؟ هر دو سفیدن، اصلا چرا باید هر دو یه رنگ باشن 😣؟

خدا ! قربون عظمتت بشم، تو که قدرتشو داشتی 💪💪چرا این ۲ تا رو شکل هم آفریدی؟

الانم دیر نشده، پاشو رنگ یکیشونو عوض کن، (رنگ پیشنهادی من صورتیه 😍😍)

خلاصه با هزار فیس و افاده سفره رو چیدیم و غذا رو کشیدم واسشون، چشمتون روز بد نبینه، با تناول کردن نخستین لقمه ها یهو دیدم سفره شبیه به جزیره ی ناشناخته شد.
سوت و کور (صدای جیر جیرکها رو‌ میشد شنید)

اون موقع تازه فهمیدم‌که چه کردم😱😱😱

دوست داشتم همون لحظه، اسرافیل عزیز تو سورش میدمید و دنیا خاتمه پیدا میکرد.

(ولی حالا دارم میگم ای کاش به جای شکر، سیانور میریختم توش)

منن😂

من نه سالم بود و کوکو سیب زمینی درست کردم ..همه چیز رو رعایت کردم مثلاً نمی‌دونم چرا کوکو شبیه آجر شد .. هیچکس نخورد جز پدرم .. انقدم با اشتها خورد و تعریف کرد که عاشق آشپزی شدم ... 

یبارم میخاستم سبزی خوردن بشورم اول خونه داری مثلا میخاستم قشنگ تمیز شه اب داغ ریختم روش بعد دیذم همشون پژمرده شدن گفتم دیگه چیکا کنم باز ابا رو عوض کردم توشون چند قالب یخ ریختم ک یکم ب جون بیان😕