یه شوهر خاله دارم که وقتی بچه بودم هر وقت منو تنها میدید هی دستش و میمالید رو چیز صاب مرده ش و زیر لب زر زر میکرد ..منم که بچه بودم انقدر میترسیدم که میخاستم برینم تو خودم ..الان خودم متاهلم و بچه هم دارم ولی هنوز رفتار زشت اون مرتیکه یادم نرفته با اینکه هر وقت میبینمش دیگه سلام و علیک داره و ..ولی خب توی دلم متنفرم ازش بیچاره خاله ام که نمیدونه یه عمر با کی سر کرده شایدم میدونه ولی چاره نداره نمیدونم والا ..شماها توی بچگی کسی توی فامیل و اقوامتون بوده که این برخورد و داشته باشه و هنوز یادتون باشه ؟
بنظرت برای برخورد با چنین شخصیت هایی با این رفتار مبتذلشون باید ادب و رعایت کرد ؟؟ فقط میگم اونایی که دختر دارن خیلی مواظب باشن و حتی با فامیل و کسی که توی اقوام بهش اعتماد هم دارن تنها نزارنش..بچه ها یه آسیب هایی میبینن ولی دم نمیزنن حالا از ترس یا خجالت یا هر چی ...
منم شوهر عمه ام خیلی کم یادم میاد ولی فکر کنم یه بار بهم دست زد البته مثل یه خواب یادمه همیشه حس بد دارم بهش تازه عمه ام ازم خواستگاری ام کرد برا برادر شوهر انگار من میرم تو همچین خانواده هرزه ایی