یه شوهر خاله دارم که وقتی بچه بودم هر وقت منو تنها میدید هی دستش و میمالید رو چیز صاب مرده ش و زیر لب زر زر میکرد ..منم که بچه بودم انقدر میترسیدم که میخاستم برینم تو خودم ..الان خودم متاهلم و بچه هم دارم ولی هنوز رفتار زشت اون مرتیکه یادم نرفته با اینکه هر وقت میبینمش دیگه سلام و علیک داره و ..ولی خب توی دلم متنفرم ازش بیچاره خاله ام که نمیدونه یه عمر با کی سر کرده شایدم میدونه ولی چاره نداره نمیدونم والا ..شماها توی بچگی کسی توی فامیل و اقوامتون بوده که این برخورد و داشته باشه و هنوز یادتون باشه ؟
از دست داداشم آرامش نداشتیم از بچگی.. تاااا دبیرستانم که ازدواج کرد و گورشوگم کرد ازخونه
منم یادمه ت بچگی داداشم به بهونه کشتی گرفتن هی چیزشو محکم میمالید به من . مادر پدرا نباید خواهر برادرها را تو خونه مدت طولانی تنها بزارن به خدا خیلی بده آدم هیچ وقت یادش نمیره ..مخصوصا تو سن بلوغ بچه ها
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!