2777
2789
عنوان

باز قصه منحوس مادر شوهر

565 بازدید | 19 پست

سلام شب بخیر بچه ها چند روز پیش حدود ۱۰ روز پیش مادرشوهرم بهم گفت برام اندازه لنگ کفشمم ارزش نداری نه خودت نه شوهرت بهم گفت تف به روت بیاد بی شرف من فقط گریه کردم و گفتم بدبخت دور خودتو اینجوری خالی نکن در حالی که همون شب از یاد گذشته ها گریه ش گرفته بود و من اشکاش رو پاک کردم صدبار بوسش کردم اونم بوسم کرد تا زمانی که منتش رو بکشیم خوبه بمحض اینکه یه خرفی بزنی باب میلش نباشه یهو قاطی میکنه چشاشو میبنده و دهن گشادشو باز میکنه همون شب بهش گفتم مامان من مادر ندارم تو مادرمی عزیز دلمی خیلی بهش محبت کردم آخر شب بخاطر اینکه به شوهرم گفتم تو بهتره توی کار برادرات دخالت نکنی اونم گفت چشم خانمم یهو سرخ شد و اون حرفارو بهم زد گفتم چته؟گفت زحمتشونو من کشیدم خانم خانم دوره زناشونه؟ امشب از روی گوشی شوهرم فهمیدم که...😔

برای مادرم یک صلوات بفرستید و برای مادر شدنم هم یک دعای خیر کنید ممنونم فعلا باردار نیستم ولی تیکرم به همین زودی واقعی میشه😊

فهمیدم که مثل دوست دختر دوست پسر یواشکی اسم مادرشو تو گوشی یه جی دیگه سیو کرده و قایمکی بهش زنگ میزنه و بهش پیام‌میده شوهرم اونشب همش به من میگفت تو حق داری مادر من دیوانه ست غلط کرده این حرف رو به تو زد 

برای مادرم یک صلوات بفرستید و برای مادر شدنم هم یک دعای خیر کنید ممنونم فعلا باردار نیستم ولی تیکرم به همین زودی واقعی میشه😊

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

توچی گفتی ک اون حرفو بهت زد؟؟؟؟نمیشه الکی توهین کنه بهت

دوست عزیز برای حاجتم صلوات میفرستی😍پسر یکی یدونه ی من حضرت زینب نگهدارت👪بعد از دوسال کاربریم برگشت 😍😍😍😍الان دیگه دوتا پسر خوشگل وشیطون دارم ..خدای مهربونم خودت مواظب بچه هام و همسرم باش🙏🙏🙏هرکی امضامومیخونه اگه دلش خواست برام دعا کنه گرفتاریام حل بشه لایک‌کنه منم صلوات می‌فرستم براش🍀

ببخشیدا فکر کردم خیلی خطری که شوهرت اینطوری قایمکی با مامانش در ارتباطه هر کاریم کرده باشه مادرشوهر یه پسر اینکارو نمیکنه مگر اینکه یه زن بسیار قوی بنیه و قوی زبان داشته باشه .موزمم برداشتم و الفررار😀

...یک عدد آدم...
شما چی گفتی که گفت به اندازه لنگه کفش ارزش نداری؟ جدی به بزرگترتون میگین چته؟

گاهی وقتها انقد رو اعصاب میرن ک مجبوری بی احترامی کنی .مثلا من رفتم بچه رو شیر بدم خواهرشوهرم بدون خدافظی رفته بود نفهمید از تو آشپزخانه داد می زد میگفت استخون باسنش شکسته نمیاد خدافظی

منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر.....

ینی بااین لحن با مادرشوهرتون حرف میزنین خداییش؟شوهرتون واقعا میگه مادرم غلط کرده؟من اصلا نمیتونم باور کنم با عرض معذرت

کاش نی نی سایت گزینه بلاک داشت تا بعضی کاربرا رو مسدود کنی که نه کامنتاشو ببینی نه تاپیکاشو مرسی اه🤫🤫🤫🤫
توچی گفتی ک اون حرفو بهت زد؟؟؟؟نمیشه الکی توهین کنه بهت

خدای بالا سر شاهده که یه بحثی بین برادرشوهرام پیش اومد شوهرم طرف یکی از برادراشو گرقت من به قرآن به شوهرم‌دقیقا همینو گفتم گفتم عزیزم بخاطر من شنا سکوت کن و دخالت نکن شوهرمم گفت چشم خانمم یهو قاطی کرد میگفت چرا من بزرگتون کردم به زناتون میگید خانمم خانمم تو لنگ کفشمم حساب نمیشی حالا خانم شدی؟😔 خدا شاهده یکی از لفتخاراتشون وصلت با خانواده ماهستش هرحا میشینه بد افتخار میگه دختر فلانی عروسمونه اونوقت یه خانم هم‌نباید بشنوم

برای مادرم یک صلوات بفرستید و برای مادر شدنم هم یک دعای خیر کنید ممنونم فعلا باردار نیستم ولی تیکرم به همین زودی واقعی میشه😊
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  9 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  8 ساعت پیش