دوستان من یک سال بعد از ۳۵ سال زندگی تو کلان شهر تهران اومدم روستا... اونم یه روستای خیلی ساده بدون حتی کمترین امکانات. ماه های اول فقط گریه میکردم اما الان حدود یک سال میگزره با دیدن مرغ های همسایه که یواشکی سرک میکشن تو حیاطمون و سبزی هایی که با هزار زحمت کاشتم میخورن لذت میبرم.. از چیدن خرمالو های نرسیده پشتپنجره... از پختن کدو حلوایی با شیره انگور رو گاز پیک نیک(گاز هست اما چون فضا زیاده تو حیاط میپزم) دیدنه سگ های لم داده تو سایه افتاب بی رمق عالیه اینجا دیدن جوانه های پاییزی اندازه قدم زدن تو خیابون ولیعصر لذت بخشه... همین.. خواستم یکم حال خوب بهتون منتقل کنم. سمت شمال کشوریم....
به به منم خیلی دوست دارم یه خونه تو روستا داشته باشیم تابستونا برم روستا زندگی کنم😍😍😍
اینجوری خوبه ک تابستونا بریم..ولی شوهرم میگه اگه تو راضی باشی کلن بفروشیم بریم شهرستان زندگی کنیم از تهران و ترافیک و الودگی و...راحت شیم ولی من دوست ندارم خانوادم اینجان من تک و تنها برم شهر غریب چیکار کنم
کسی چه میداند.... شاید یاسین قلب قرآن همان یاحسین است اما بی سر....
لطفاً واسه حاجت روا شدنم یه صلوات بفرستین ممنون🙏🙏😘 همواره باهم مهربان باشیم مهربانی اولین گام برای رسیدن به خداا✨ خرم آن روز کز این منزل ویران بروم💔. درد لحضه رو کسی میفهمه که منتظر میمونه⏳. 🦋🦋مثل یه پروانه ببین اسیرمُشتِ بسته ام🦋🦋 💙خدایا تنها فقط ازتو میخواهم💙. 😍98/12/4🥰🥰💕💖💖🌠✨👩🎓 🙄🤐😥☹️🤕🥴😕 🥰99/2/27🤗💚💙💕😍 🕋همواره به خدا امیدوارباشید🕋 🕋الهیییییی به امید تو🕋.