مهمان ناخوانده مادر شوهر باشه که خیالی نیست
عاقا دو روزه خونه نبودم امروزم سخت درگیر تکالیف پسرم ،زنگ درو زدن وای خداااااا دوست شوهرم وکیله آدم سرشناسیه تو شهرمون اومده بود واسه گرفتن مدارکی
وای خدااااا خونه توهم ریخته یعنی داغونا بگم در حد سکته رفتم دروغ نگفتم فقط میخواستم بشینم وسط سالن تو سر خودم بزنم خلاصه با سرعت نور منو شوهرم چجوری ریختوپاشهارو جمع کردیم خدا داند
خیلی حس بدیه خیلیییییییی اونم کسی که باهاش تعارف داری
مادرشوهر که مهم نیست سرزده بیاد