كامنت شما بين همه خيلي نظرمو جلب كرد.حس ميكنم شباهت خلق و خو زيادي با من دارين.منم همينم حقيقتا.كسي ...
اتفاقا دلیل ترس منم بخاطر اهمیت زیاد پدر مادرم بوده مثلا میخوام اتو بزنم به پریز اگه مامانم حواسش باشه فوری جیغ میزنه تو بهش دست نزن یچیزیت میشه الان که یکم تغییر کردم بخاطر شوهرمه انقد باهام حرف زده که یکمی ترسم کم شده
کاش مامانای نی نی سایت اینو بدونن که انقدرم بچه رو نازنازی بار نیارن که آیندشون مثل ما نشه واقعا از ترسم خجالت میکشم اما چه کنم
عههههه 😢😢چ قدر عجيببب.ايا خاطره ي بدي داشتين از گذشته؟
تا جایی که یادمه هیچ خاطره ای از سرسره ندارم ولی من تو هفت سالگی تصادف کردم و دو روز کما بودم و قبل هفت سالم رو یادم نمیاد. خودم فکر میکنم شاید قبل هفت سالگیم رو سرسره بلایی سرم اومده تو ذهنم نقش بسته
طولانیه اول سعی کردم راجع بهشون اطلاعات مثبتی جمع کنم بعد حس دلسوزی و ترحم نسبت بهشون در خودم به وجود اوردم که من همه حیوانات و حشراتو دوست دارم این بدبخت چه گناهی داره بعد با روش حساسیت زدایی منظم ترسم رو مرحله به مرحله کم کردم