2777
2789
عنوان

از جاریام متنفرممممممممم

654 بازدید | 33 پست

من از همشون کوچیکترم خیییییلی باهام لجن خیلی

 اذیت میکنن

دو روز پیش من رفتم خونه مادرم با شوهرم (شوهر من و شوهر اون برا پدر شوهرم کار میکنن) اینام دارن خونه میسازن خونه مادرشوهرم زندگی میکنن من اونجا بودم که شوهرم گفت میریم خونه مادرتینا فرداش من دوباره رفتم اونجا بلافاصله بعد اینکه رسیدم بهانه پشت بهانه به مادرشوهرم گفت جمعه منم میرم خونه مادرم اونم گفت کارام زیاده (دو روز دیگه مادرشوهرم حلیم نذری داری) برگشت گفت پس این چرا رفته حق نداشت بره ...

الام میگم



خوش به حال دل هر مرد که دختر دارد... کی تواند پسری ( دخمل بابا) شود ... از خدا خاسته ام ،هر پدری جای منال ،صاحت نازترین دختر دنیا بشود♥♥♥♥

اسن شوهرش میره سره ساختمون نمیاد خونه زیاد گفت من شوهرم دو ماهه خونه مادرم نرفته شوهر اینم نباید میرفت باید اینو میبرد میزاشت میومد ببین تا کجا دخالت میکنن

منم فقط گفتم حرفی دارین به سعید بگین به من ربطی نداره بعد از اون روز با من قهره حرف نمیزنه

خوش به حال دل هر مرد که دختر دارد... کی تواند پسری ( دخمل بابا) شود ... از خدا خاسته ام ،هر پدری جای منال ،صاحت نازترین دختر دنیا بشود♥♥♥♥

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عه چ شبیه بچه کوچولوهایین

عامو جونی خسمه اگ تو جوابتون طولش دادم درک کنین خیلی انرژی میخوا ک تایپ کنی خعلیاااا🤦‍♀️دعوا نکنین عیبه ینی توهر تاپیکی رفتم پاک جر بی چتونه عامو چتووونه🤨
عه چ شبیه بچه کوچولوهایین

😂

خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده  بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان  بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی  برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن 
اسن شوهرش میره سره ساختمون نمیاد خونه زیاد گفت من شوهرم دو ماهه خونه مادرم نرفته شوهر اینم نباید میر ...

شوهر ایننن؟؟؟

مگه شما اسم نداری😶عجببب

دوستان‌لطفا‌برای‌عاقبت‌بخیر‌شدنم‌یک صلوات بفرستین.

امروز رفتم کمک بعد کلی کارو خستگی . اون یکی جاریم مرغ سرخ کرده بود سیب زمینی کسی نبود سرخ کنه منم سه کیلو پوست کندمو وشروع کردم به سرخ کردن این شوهرش داشت میومد دنبالش ورداشت ببره خونه سرخ کنه . منم شوهرم منتظر بود تا منم برم ..

خوش به حال دل هر مرد که دختر دارد... کی تواند پسری ( دخمل بابا) شود ... از خدا خاسته ام ،هر پدری جای منال ،صاحت نازترین دختر دنیا بشود♥♥♥♥
😂

اجازه خااااانم چرا فلانی رف دسشوری منم موخوااام برررررم😭

عامو جونی خسمه اگ تو جوابتون طولش دادم درک کنین خیلی انرژی میخوا ک تایپ کنی خعلیاااا🤦‍♀️دعوا نکنین عیبه ینی توهر تاپیکی رفتم پاک جر بی چتونه عامو چتووونه🤨

چندسالشونه شما چندسالتونه؟مگه شماخواهرشوهرندارین؟

اگه دارین همه اینکارا وظیفه خواهرشوهراهس 

 یک خانومم که حجته مسلمانی ام امام حسین علیه السلامه این جمله را توی فیلمِ روز واقعه ازیک نصرانی که شاهد واقعه ی کربلا بود شنیدم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792