لطفا بیاین بجای خواهر بهم راهنمایی بدین

من شوهرم یه خواهر داره خیلی بدجنسه از منم متنفره هر بلایی بگی سرم در اورده من اوایل حساسیت نشون میدادم میگفتن اره عوضی این حرف و زد عمدا این کار و کرد شوهرم بدتر به حرف اون گوش میکرد دیگه من بی تفاوت شدم نسبت بهش دیدم دارم خیلی اذیت میشم شوهرم دید من بی تفاوتم اونم دیگه طرفداری نکرد تازه باهاش دعواشم شد 

مگه میشع ‌رف اونا و نگیرن اینکه چیزی نیست من مادر شوهر افریطم اجیل اورد برا همه برامن نیاور فکرشو بکن انگار من نخورده باشم مصلا من خواهر زادشم ازش متنفرم خاله ی عوضی

یعنی وفتی بحثی و ماجرایی پیش اومد درباره خانواده ش،پخته عمل کن،ب روی خودت نیار ک از مشکلشون خوسحالی،ب شوهرت بگو ناراحت شدم براشون،زودتر کارشون حل بشه،ولی ته دلت غنج بزنه.

مثلا ی هفته ک نرفتید اونور،بگو دلت ب مامانت یا بابات تنگ نشده من یهو هواشونو کردم پاشو بریم🤭😊ولی درباطن میلی ب رفتن نداری و ففط محض خودشیرینی پیش شوهرت اینکارو میکنی😀

اونم دیگه نزاری از حد دربیاد و یکسره بگی بریم،هرازگاهی فقط،

بعدشم ک رفتید بگو یهو هواتونو کردم مثلا ب علی گفتم بیابم بهتون سر بزنیم،🤭

ولی درباطن ایییش،الان باز تیکه میندازن.

تیکه هاشون و حرفاشونم کوتاه و مختصر و کمی مودبانه خودت جواب بده و حرفاشونو سر شوهرت نبر،اون مقصر اخلاق خاتواده ش نیست.

میگفتی،مهم دونستن کسی نیست نهم اینه ک من زن مثلا علی و عروس این خانواده هستم😊

الهی سر زندگی خودشم بیاد خدا عدالت داره عین بنده هاش نیست باور کن صبر کن تا ببینی

باز خدا خیرش بده دعوتت کرده اجیل نیاورده من چی بگم ادم حسابم نکردن دعوتم کنن تو این چند سال رنگ خونه هیچکدوم و ندیدم تا حالا حتی یکبار غیر مادرشوهرم 

خیلی حساسیت نشون دادی توام عادی باش با هانوادش خوب باش رفت و امد کن بعد کم کم محبتتو ب شوهرت بهتر کن راحع ب خانوادش غیبت نکن بزار بدونه توام از خودشونی یهو عوض نمیشه اما جواب میگیری حتما

می گفتی من بغیر از خدا به کس دیگه ای احتیاج ندارم که خلق خدا نامرد و بی وجدان هستن

شوهرمن اوایل خیلی تخس و مغرور بود.هرچی پیگیر میشدم بدتر ناز میکردزنگ میزدم بهش عصبانی میشد که انقد زنگ نزن.گاهی اوقات بدون خداحافظی قطع میکرد.سرچیزهلی مسخره قهرمیکرد و اصلا نمیومد طرفم تا من برم.یه سری جلوش گریه کردم گفت واسه چشمات خوبه گریه کن☹منم قاطی کردم و حسابی کوبیدمش.گفتم فکرمیکنی کی هستی؟من بخاطر زندگیم میام سمتت تو واسه من کلاس میذاری؟واسه اینکه باارزش بشی منو نکش پایین خودتو بیار بالا‌ انقد حقیر برخوردنکن.بعدش دیگه کم محلی پیشه کردم.😁هرجامیرم زنگ نمیزنم اطلاع بدم.فقط روزی یک بار زنگ میزنم بهش.گاهی اوقات که سرم شلوغه و زنگ نمیزنم دستپاچه میشه و میره شا رژ میخره بهم زنگ میزنه میگه چرا نیستی ؟نگرانت شدم.وقتی ناراحته منم مثل خودش نمیرم عذرخواهی کنم‌.منم قیافه میگیرم.خیلی عالی شده.اصلا قهرنمیکنه.دیگه زودرنج هم نیست😁

اشکال نداره عزیزدلم.. پدر ومادرش هستن.. بذار بهشون محبت کنه.ما زنا یه کوچولو روو خانواده شوهرمون حساسیم.. شاید واقعا منظوری نداره.. توو یه زمان خوب و توو یه مکان و روز خوب که حال جفتتون وبه با ارامش باهاش درد ودل کن.از ناراحتی هات بگو و از چیزایی که ازارت میده.شاید واقعا منظوری نداره....  

عشقم میتونی فقط تمرین کن.

بگو علیییبیی ،بنظرت این کارو کنیم خوبه؟ بعد اون نظرشو گفت،قشنگ گوش کن،بعد بگو آرخ نظر منم اینه و اونم با دلیل نظرتو بگو،بهد آخرش بگو نظرت چیه؟ 

 اونم لحن کمی لوس گونه،نه ک عادی یا حالت دستوری 

تمرین کن حتما میتونی