حیوونی بیش نبود من آدمش کردم آداب معاشرت یادش دادم من سرو وضعشو نو کردم ترو تمیز کردم انگار ننه اش مرده همش سیاه میپوشید اینقدر حال ب هم زن بود من آدمش کردم بخدا یه گوهه ب تمام معنا بود کردمش آقاا حالا اومده نکبت ب فلان جام گیر میده یکی نیست بگه تو یه تیکه آشغالم حسابت نمیکردن با من شدی آقا قاسم حالا همون درسایی ک بهش دادمو ب خودم پس میده
کاش خونواده درست حسابی داشتم مجبور نمیشدم ب هر تنه لشی مثل این بله بگم کاش خانواده ام خوب بودن تا مجبور نشم بخاطر اینکه از دست کتکاشون خلاص شم به این تنه لش بله بگم
خدا لعنتشون کنه خدا ازشون نگذره