2777
2789
عنوان

يه مشورت راجع به خواهر شوهر

280 بازدید | 14 پست

سلام بچه ها صبح بخير. عرضم به حضورتون كه گفته بودم خواهر شوهرم ميخواد بياد شهر ما سالن بزنه.

حالا اونشب مامانش زنگ زده يه جوري حرفو گذاشت دهن ما كه اره بياد خونه ي ما بمونه تا چندماه.منم واقعا واقعا سختمه ما تازه عروس دوماديم 

دلم ميخواد خودم خونه خودم واسه ي خودم باشم 

هنوز هيچي نشده ميخوان بيان سر ما....اصلا درك نميكنم 

از طرفي هم روم نميشه به شوهرم بگم من راحت نيستم 

نميدونم چيكار كنم😢

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پس برای چی میخواد بیاد شهر شما سالن بزنه بخاطر اینکه خونه رایگان داره

اگر کسی را دیدید که از همه چیز لذت میبرد،سخت نمیگیرد،میخنددومیخنداند بی مشکل نیست بلکه اوطوفان هولناکی را پشت سرگزاشته است واکنون قدر داشته هایش را میداند.

اخه شوهرم انقدر خوبه واقعا در مقابل خوبياش نميتونم همين يه خواسته رو بگم نه 

ولي اگر هم بياد روزگااااار من سياهه مطمئنم 

همش دخالت ميكنه 

ميدونم از صبح تا شب مياد رو مخ من

منم شب كه شوهرم بياد همرو سر اون خالي ميكنم

واي دوس دارم فرار كنم از خونه تا نيومده😂😂

کار منو نکن   خواهر شوهر  یه موحود پوروئه بدرک ناراحت شد بگو من نمیتونم

كاش بشه 

تنها كاري كه ازم بر مياد اينكه دعا كنم نياد

يا وقتي اومد يه كاري بكنم شوهر خنگم بفهمه ناراحتم از بودنش دكش كنه بره


عزیزم چرا دعا  کنی به نظرم رودربایسی بزار کنار 

  اگه دختر خوبی هست میتونی یکی دوماه باهاش کنار بیای چه اشکال داره بخاطر شوهرت 

ولی اگه اخلاق خودت و اونو میشناسی میبینی به ضررته اینکار نکن به خودش پیام بده بدون رودربایسی 

 اخه من تجربه این مورد داشتم  تو پست بعدی برات میگم😁

از يه طرف ميگم چقدر بي معرفتم كه به خاطر اينهمه خوبي هايي كه داره اولين چيزي كه تو زندگي ازم ميخواد بخوام ضايعش كنم 

بعدم ميگم اخه سه مااااااه عذاب الهي😢

 من خیلی   مراعات دبگران میکنم نکنه ازم ناراحت بشن برا  حامله  ۲ ماهه حامله بودم بردارشوهرم اومد برا کارش تو شهر ما اولش میگفت خوابگاه میدن دارن درس میشه منم تحمل میکردم دیگه فکر کن حاملگی ویار بد  چقدر  اذیت میشدن شوهرم از روز اول گفت اگه کار داره بره خوابگاه اون رودربایسی نداره منم میگفتم زشته  رابطمون خوبه خرابش نکن   همش چند هفته است خلاصه چند هفته شد تا چند روز مونده به زایمانم  

 هردف شوهرم میگفت بهش بگم من با اصرار میگفتم گناه داره  چقدر خوبی بهش میکردم   تو حاملگی قند گرفتم حالم بد بود بدنم خارش پرجوش ریز شده بود خلاصه بلا نبود که سرم اومده باشه گرمم بود همش باید حجاب میگرفتم خجالت میکشیدم 

خواهر نگم برات  دیگه کار به جای میرسید به من میگفت برو خونه بابات تا من راحت باشم😣 اینم نگفتم شرکتش کارش تمام شد دوهفته دیگه ام موند  دیگه رفتم شهرستان برا نوبت دهی  اینا گفتم من نیستم دیگه میره دیدم نه بابا پیش   با شوهرم موند  دیگه شوهرم یه روز قاط ز د به مامانش زنگ زد گفت  بهش درضمن بعضی شبا دیر میومد  وقتی هم میومد بوی عطری میداد  

به مامانش گفت فردا معتاد نشه اینجا چکار میکنه وقتی کارش تمام شده 

خلاصه خواهر اون همه اذیتی که من شدم اخرش چی شد 

همه سرسنگین شدن باهام خودش حتی نگاه به برادرزاده اش نکرد که بعد مدتها بخاطر یه موردی رفتیم خونه مادرشوهرم حتی پشتش به ما بود  .خواهر دلم شکست  . گفتم اشتباه کردم  

 الان هم شما همه جوانب بسنج ببین کدوم کار برا خودت زندگیت خوبه  

من خیلی   مراعات دبگران میکنم نکنه ازم ناراحت بشن برا  حامله  ۲ ماهه حامله بودم ...

اوه اوه چقدر سخت 

اره منم مراعات همرو ميكنم اخرم همه كاسه كوزه ها ميشكنه سرم 😢مرسي كه گفتي

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792