2777
2789
عنوان

خانمایی که سقط یازایمان زودرس مکرر داشتین بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 236 بازدید | 40 پست
ضعیف بوددنیااومد؟ازکجافهمیدی جفتت پاره شده ببخشادردتوتازه کردم خدادلتوآروم کنه فقط

شبش بادرد کمر ازخواب پاشدم میگرفت وول میکرد چن رفتم چن روزم بستری شدم تااینکه روز آخر باوجود سرکلاژ خون آبه اومدازم‌زود سرکلاژم وباز کردن بردن عمل گفتن جفتت فقط یه ذره مونده بود کامل جداشه،وزنش۱۶۵۰بود

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
شبش بادرد کمر ازخواب پاشدم میگرفت وول میکرد چن رفتم چن روزم بستری شدم تااینکه روز آخر باوجود سرکلاژ ...

وزنشم خوب بوده ولی خدانخواسته توکل به خداایشالا این دفعه سلامت میش

 ‏تو زندگیتون دنبال آدم‌های سیر باشین سیر از مهمونی، سیر از جنس مخالف، سیر از خوشی‌های موقت، سیر از پول آدم‌های گشنه فقط به روحتون آسیب میزنندختر و پسر هم نداره !👌😊    گریس : تو فک کردی من یه فاحشه ام!!تامی : همه ی ما فاحشه ایم گریس، فقط بخش های مختلفی از بدنمون رو میفروشیم،یکی فکرشو میفروشه یکی شعورشو یکی انسانیت ...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نارسایی دهانه رحم..الان بازم باید سرکلاژ میشدم ولی گفتم نمیخوام.. نمیتونم باوجود بچه شیطون و لجباز ا ...

بچه اولت چن سالشه؟

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
وزنشم خوب بوده ولی خدانخواسته توکل به خداایشالا این دفعه سلامت میش

آره صلاح تورفتنش بوده🙁

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
دوسال و نیم

خداحفظش کنه توان مالی گرفتن مستخدم‌نداری

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
خداحفظش کنه توان مالی گرفتن مستخدم‌نداری

مرسی عزیزم

نه کلا شرایطم خیلی سخته.. مشکلاتم خیلی زیاده..نگه داشتن این بچه جز دردسر و مشکل چیزی واسم نداره.. دیگه خودمم کشش و توانایی ندارم... نمیدونم چی بگم اصلا

🖤

مرسی عزیزم نه کلا شرایطم خیلی سخته.. مشکلاتم خیلی زیاده..نگه داشتن این بچه جز دردسر و مشکل چیزی واس ...

اشکال نداره خدابزرگه ناشکری نکن من تاوان ناشکریم ودادم تاپای سقط رفتم ولی موند خدا تا۳۱هفته گذاشت بمونه بعدش ازم گرفت تاحالم وبگیره بخاطر گناهی که کردم حقم بود

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
اشکال نداره خدابزرگه ناشکری نکن من تاوان ناشکریم ودادم تاپای سقط رفتم ولی موند خدا تا۳۱هفته گذاشت بم ...

من دیگه واسم مهم نیست..من آرزومه که بمیرم..کاش نمیترسیدم و میتونستم خودمو خلاص کنم

من کل زندگیمو باختم

🖤

من دیگه واسم مهم نیست..من آرزومه که بمیرم..کاش نمیترسیدم و میتونستم خودمو خلاص کنم من کل زندگیمو با ...

آخه چرا؟

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
چی بگم.. از کدوم دردم بگم..یکی دوتا که نیست فقط میدونم دیگه توان ادامه دادن ندارم.

باهمسرت مشکل داری؟

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
چی بگم.. از کدوم دردم بگم..یکی دوتا که نیست فقط میدونم دیگه توان ادامه دادن ندارم.

منم درد وسختی زیاده تو زندگیم همسروخانواده بی درک که اگه کمک حالم بودن توبارداری دومم بچه م نمیرفت دکتربهم استراحت مطلق داده بود ولی کلا سرپا بودم بایه بچه یه ساله

💕روزی تو خواهی آمد ازکوچه های باران         تاازدلم بشویی غم های روزگاران💖مهدی جان باورکنید بی شماهیچ چیز سرجای خودش نیست دیگرشادی ها شادمان نمیکند همه جاوهرلحظه انگار چیزی گم کرده ایم ....
باهمسرت مشکل داری؟



مشکلاتم فراتر از این حرفاست... از بچگی زجر کشیدم

شکنجم کردن

زیر کتکای مادرم بیهوش میشدم

مغزم و روح و روانم آسیب دید..کل بچگیم با فحش و کتک و نفرین و تحقیر خانوادم گذشت... اعتماد به نفسم صفر بود، منزوی و تنها بودم که برای عزیز شدن پیش بقیه کارای عجیب غریب میکردم که فقط خودم آسیب میدیدم و اعتماد به نفسم نابودتر از قبل میشد..

مامانم اصرار کرد ازدواج کنم

17سالگی به زور ازدواج کردم به امید اینکه وارد یه مرحله جدید از زندگیم میشم که شادی رو تجربه میکنم..  ولی دیدم نه قرار نیست رنگ خوشی رو ببینم..خانواده شوهرم به خاطر سنم اونقدر اذیتم میکردن،اوناهم شروع کردم به تحقیر کردنم..به توهین و تهدید و کم کم فحش دادن.. چون سنم کم بود منو مثل یه خمیر میدیدن که هرجور دوست دارن میتونن بهش شکل بدن..میخواستن من بشم یه برده توسری خور و بله چشم قربانگو..منم با هزار امید و آرزو و عشق باردار شده بودم که تو 12 هفته سقط شد و دیگه شده بودم مرده متحرک.. شبانه روز دراز میکشیدم و زل میزدم به دیوار..نه بیرون میرفتم نه غذا میخوردم و نه حتی حموم میرفتم..مثل جنازه بودم ولی هیچکس حواسش بهم نبود..اذیتای خانواده شوهرمم اونقدر زیاد شده بود که دچار حملات عصبی شدم و چندسال بعدش هم به خاطر توهین به خودم و خانوادم، دو روز مونده به زایمانم بهم فشار عصبی وارد شد و تشنج کردم.. بعداز اونم بارها دچار حملات عصبی شدم.. همیشه خونه نشینم..آرزوی سفر و تفریح به دلم مونده...چندین سال که سفر نرفتم.. ماهی یه بار شاید واسه بازار یا دکتر رفتن از خونه بیرون برم..پسرم دوسال و نیمشه ،نه حرف میزنه و نه متوجه حرفامون میشه ..حتی نمیدونه بابا و مامان یعنی چی.. دکتر بردیم فایده نداشت حالا باید ببرمش متخصص مغز و اعصاب..دیشب گفتم بعداز دو سال بریم کافهء سرکوچه یه کم حال و هوام عوض شه پسرم یه بلایی سرمون آورد و جیغ میزد و گریه میکرد و خودشو مینداخت زمین و خودش و پدرشو میزد که متوجه شدم بقیه مشتریا هم کلافه شدن،ماهم به هیچ کدوم از سفارشامون لب نزدیم و پولشو حساب کردیم و دست از پا درازتر با کلی غصه برگشتیم خونه من حتی ارزش و لیاقت یه کافه رفتن هم ندارم.. حتی اونجا هم نباید واسه یک ساعت خوش باشم ... با این اوضاع زندگی، با این بدبختیام، با این افسردگیم، با این خونه نشینی و وضعیت پسرم و تنهایی مطلق، یه بچه دیگه بیاد که چی بشه؟ من خودمم نباید زنده باشم، چه برسه بچه تو شکمم..به خاطر بارداری دومم، از خانوادمم جز نیش و کنایه و توهین چیز دیگه‌ای ندیدم..نه همدلی، نه قوت قلب، نه دلداری.

تنهای تنهام.. نباید زنده باشم.

🖤

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792