نمیدونید چقددلم شکسته. مادرشوهرم خیلی زجرم میده. دقیق بخونید البته قبلا هم گفتم ولی امشب خیلی ازش متنفرشدم خداازش نگذره. یه ساله جاری جدید اوردیم گفتن عروسی نمیخوایم نادرشوهرمم کلی ذوق کرد چون حوصلشو نداشت. برادرشوهرم آخریه. ولی درعوض سه دنگ خونه به اسمشون زدن ماه عسل عالی. تورواتلیه. عیدی های سنگین. گوشی چندملیونی. خلاصه خیلی عالی. منم تو این مدت فقط حرص خوردم . گفتم باشه عروسی نگرفتن. دوباره فامیل گفتن دلمون نمیاد میخوایم بیایم دیدنشون. خلاصه مادرشوهرم دوباره پاشد عصرونه مفصلم به دو طرف دا د و همه پول کادو دادن. زیادم جمع شد چون اخری هم بود.خلاصه مادرشوهرم چندروز پیش کلی واسه من ناله کرد که دستم خالیه حتی گوسفندم قربونی کردن براشون! گفت پول گوسفندم دامادم داده من نداشتم ازش قرض کردم حتی از خودمنم پول قرض کرده هنوز نداده. حالا امشب دیدم تمام پولارو چند ملیون پول یه جا دادن به جاریم! منم ازهمه جابی خبر .تازه قبلش خوشحال شدم گفتم مادرشوهرم پول براش جمع میشه. قرض منم میده . حتی حرصم گرفته بود به متدرشوهرم گفتم یه خوردشو خودت برمیداشتی گفت حالاحسام (برادرشوهرم)بعدا بهم میده. دلم میخواست خفش کنم حالا شوهرم اومدیم خونه با بغض وداد و حرص و تعریف کردم براش .گفتم از مامانت نمیگذرم یک ساله یه توم از من گرفته هزار جور بهونه اورد پولمو نداد حتی عید هیچی برابچم نخرید گفت ندارم منم هیچوقت نمیبخشمش. ازش نمیگذرم واگذارش میکنم به خدا. خدا حق منو ازشون بگیره. کلی به سینم زدم ونفرین کردم شوهرم خونسرد میگه خب خیلی رک به مامانم میگفتی پولا که جمع شده قرض منو بده! گفتم تو هنوز منو نشناختی که زبون ندارم؟ خودش باید فهم داشته باشه. باورتون نمیشه ساک جاریمو پرکرد میوه ولی من که این همه زحمت کشیدم واسه مهمونی یه کلمه نگفت شما درست پذیرایی نشدید ببر. هیچی نگفت.ازطرفی اصلا دلم نمیخواد وجهه خودمو پیش خانواده شوهرم خراب کنم چون رومن حساب میکنن ازطرفی دلم شکسته. حتی به خواهرشوهرم با خنده گفتم خوش به حالشون کلی پولا رو دادید به اونا . اونم با قاطعیت گفت دیدنیشون بوده عروسی نداشتن . میخواستم بزنم تو دهنش که لامصبا شما صدبرابر عروسی خرجشون کردید ولی هی گفتم خوش بحالشون. ولی الان پشیمونم که اینو گفتم چون به حال من هیچ فرقی نداره ایناهمشون پشت جاریمن. ولی دل شکسته پیش خدا اجرداره. خدا نگذره نمیبخشمشون.نظرتون؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
گفتم که دقیق بخون عزیزم من حسود نیستم میگم چرا یه تومن از پارساله ازم گرفته نمیده حتی عید هیچی برا بچم نخرید بعد چند ملیون پولو راحت دادبه جاریم ! باورتون میشه اگر پنجاه هزارتومن از شوهرم بخواد صدبار زنگمیزنه ازش بگیره. میاد خونمون یه بیسکوییت میده دست بچم اونوقت خونه داد بنایی کرد همه کار براشون کرد بعد هی میشینه پیش من ناله میکنه ندارم. به خدا خسته شدم پولای پاتختی مارو برداشت براخودش
ناراحت نباش عزیزم.چند سال پیش مادر بزرگ منم با عمه هام که برای عمو کوچیکم زن گرفته بودن زن عمومو کرده بودن نور چشمیشون رفتیم عروسی گذاشتنش وسط خودشون.مامان و زن عمو بزرگه ی من فقط میسوختن که چرا واسه اون اینجورین بعد دهن مارو سرویس کردن اون زمان.الان بعد چند سال با همون عروس جدیده یجوری ریدن بهم که همه مسخرشون میکنن مادر بزرگم پشتش فقطططط فحش میده.توام نگران نباش اسیاب به نوبت.همیشه خانواده ی شوهر از جدیده واسه سوزوندن قبلی استفاده میکنن ولی انگشتشون میره تو چشم خودشون
خیلی بی منطقی چون خرج پسرشون کردن که نمیتونن از دیدنش بردارن حق داری پولتو بخوای ولی بنظرم چقدر خودتو جلو شوهر حقیر کردی کوبیدی بسینه تو حساس شدی ولی حسود نشون دادی
[QUOTE=98833306]وااا درسته باید پول تو رو میدادههههههههههه ولییییییییییییییییییییی نه از پول عروس و داماد &nb ...[/QUOTEاخه اینا رسمشونه پول پاتختی خودشون بردارن مال مارم ندادن. بعدشم ایناکه عروسی نداشتن مادرشوهرم صدبرابر عروسی خرجشون کرد که عروسی نگیره .میتونست یه بخشی از پولو واسه خودش بردار. اخه خیلی خسیسه منم تعجب میکنم همه رو یه جا داد.