دیگه مادرشوهره, مادرشوهرمنم آدم خوش سفریه, ولی خب وقتی ببریش باید حتی سوغاتی هم برای بچه هاش بخره شوهرم. خودش تنهایی بره هیچی نمیاره ولی بامااومده بود تمام انواع شیرینای اون شهروخرید ازهرکدوم پنج تابرابچه هاش, بعدم گفت بچه ها گفتن فلان شیرینیش بد بوده, چراازجای معتبرنخریدین! یعنی تااین حد رو دارن... یا مثلاباهاش ون رفتم مسافرت برادر شوهرم و فرستادن ماشین ما, من یه هفته قبل زایمانم مجبورشدم برم صندلیای عقب بشینم با جاریمودخترش... کل اسبابواثاثیه روهم ریختن صندوق عقب ما! دیگه اگه منوبکشن هم نمیرم باهاشون جایی!
جایی هم بخوایم بریم دیگه نمیگم بهشون تابسوزن