دوستان عزیزم با یک مادر درمانده همفکری کنید

طی روز نخوابونش تا خوب خسته بشه

شب نرفته تو جا خوابه

چند روز که این کارو بکنین دیگه عادت میکنه

وای خیلی سخته بمنم گفتن بذار تو پتو گوش

 ندادم

بذارش رو پات یکم گریه میکنه از سرش میوفته

عزیزم عادت کرده اینجوری بخوابه یهو اصلا نمیشه ترکش داد

میدونم خیلی سخت و خسته کنندست منم بچم همینجور بود تا۳سالگیش واقعاا گریه میکردم گاهی از خستگی زیاد

اما ۳سالگیش کم کم از سرش افتاد

تو کالسکه میخوابه؟

اگه تراس یا حیاط داری بخوابونش تو کالسکه باهاش راه برو تا بحوابه

من بچه اولم ففط رو پا میخوابید خیلی سخت بود

وقتی خواستم ترکش بدم گذاشتمش تو تخت خودمون بغل خودم انقدر صبر میکردم تا بخوابه. روزای اول شاید تا ۲ ساعت هم طول میکشید اما درست شد. بعد که خوابش میبرد میبردیمش تو اتاق خودش

اکثر بچه ها اولش همینطوری هستن باید کم کم یاد بگیرن بخوابن

شب ها که چراغ رو خاموش کن کلا هیچ نوری نباشه

کنارش بخواب اروم اروم پشتش رو ماساژ بده یا دست بزن پشتش براش لالایی بخون یا یه شعر اروم

روزها سخت تره من چند تا کتاب میبردم داخل تختش خودمم میرفتم کنارش کتاب میخوندیم یه عالم ورجه ورجه...

دیده بودم خواهرشوهرمو دیگه

تو ماشین نمیخوابه ببریش بیرون ی چند روز

شرایط منم تا حدی مثل شما بود و الان ۵ ساله هست و من همچنان عاجز هستم. خوابش هم میاد ولی دوست نداره تنهایی بخوابه،حتما باید یکی دو ساعت تو اتاقش بشینم تا بخوابه، از شش ماهگی تو تخت خودش میخوابه اما من هم باید تو اتاق باشم تا بخوابه. 

اگر بتونی کتاب هر کودکی میتواند خوابیدن بیاموزد رو بخونی، راهکارهای مختلف داده ولی متأسفانه باید کمی سنگدل بازی دربیاری تا عادتها عوض بشه،و اصلاً وسطش شل کن و سفت کن تو برنامه درنیاری. 

من حتی پیش مشاور هم رفتم ،گفتم شاید اضطراب و ترس داره،ولی دو تا مشاور گفتن بچه وضعیت نرمال داره. دیگه نمیدونم چی کنم. فقط میخواد به زور منو پیش خودش نگه داره. حتی امثر شبها هم یکسره تا صبح‌ نمیخوابه و هی منو صدا میکنه. 

دقیقاً درکت میکنم،همین امشب هم از ساعت ۱۰ خاموشی زدیم، نشستم تو اتاقش بلکه بخوابه،قصه صوتی گذاشتم، الان هم آهنگ ریلکسیشن دارم پخش میکنم که آرام بشه بخوابه، ولی بعد از گذشت یک ساعت و نیم هنوز بیداره. واقعاً که میگی خودش نمیتونه خودش رو بخوابونه درست هست😟