دوستان عزیزم با یک مادر درمانده همفکری کنید

https://www.ninisite.com/discussion/topic/3019430/۱۴۲هزارتاصلوات-برای-حضرت-محمد-حاجت-دارا-بیااااااای

نه  با تکان نمیخوابید،فقط پنج ماه اول که کولیک داشت،باید کلی دست به دستش میکردم که بخوابه،کولیکش که تمام شد، تو بغلم زیر سینه میخوابید معمولاً و تا میخواستم تو تخت بگذارم،بیدار میشد،دوباره یکم ناز و نوازش میکردم تا بخوابه، ۲۲ ماهگی از شیر گرفتم، دیگه بعد از اون هر شب باید پیشش بشینم تا بخوابه، ظهرها هم معمولاً از ۴ سالگی به بعد نمیخوابه. حتی خسته هم میشه چون پارک میبرم یا مهد میرفت،باز همین برنامه بود،اما مثلاً به جای دو ساعت ،نیم ساعت باید مینشستم بخوابه .

کتاب رو تازگی نخوندم که تمام مطالبش یادم باشه ولی واسه اکثر مشکلها با مثال رفتاری راهکار میداد، اما میگفت باید همون جایی که صبح بیدار میشن شب هم خوابیده باشن، مثلاً صبح که رو پای شما بیدار نمیشه از خواب!! اول از همه باید عادتش بدی محل خوابش تخت هست نه پای شما. حتی تو کتاب میگفت برای اینکه تغییر عادت ندن، گریه زاری شدید میکنند که نفسشون بند میاد،اما آرامش داشته باشید و اگر از تخت بیرون اومدن،دوباره اونها رو به تخت ببرید،شاید بیست مرتبه مجبور بشید این کار رو بکنید و تحمل کنید اما بعد از چهار روز تا یک هفته اکثر بچه ها به وضعیت جدید عادت میکنند. بچه من تو تخت میخوابه اما منم باید حتماً بشینم تا کامل بخوابه و متأسفانه نتونستم برنامه رو عوض بکنم،روی گریه بدی میفته و معمولاً بخاطر رعایت حال همسایه ها، سعی میکنم راضیش کنم که پیشش بشینم تا گریه نکنه. 

دختر من کلاً از خواب فراری هست،تو نوزادی که از ساعت ۱۲ تا ۷ صبح بعضی وقتها ۶_۷ مرتبه از خواب بیدار میشد،شیر هم نمیخواست،فقط میخواست تو بغلم باشه که بخوابه. الان هم همینطوره،مقاومت شدیدی به خوابیدن نشون میده حتی وقتی خسته باشی تا آخرین جونی که براش مونده،چشماش رو نمیبنده. 

خودش اذعان میکنه دوست ندارم تو اتاق تنها باشم، حتی مشاور گفت شاید از تاریکی میترسه،چراغ اتاقش رو روشن بگذار تا بخوابه،بعد چراغ خواب بزن و چراغ اتاق رو خاموش کن. این کارها هم کردم ولی اثر نداره. یا نصف شب بیدار میشه، دو دقیقه میره دستشویی که جیش بکنه، بعدش من تا یک ساعت باید بیدار بشینم و تکان نخورم و صدای اضافه ندم تا دوباره بخوابه و خوابش عمیق بشه.

داغون شدم واقعاً،کسی هم کمک یا پیشنهاد مفیدی نکرده.دیگه بعضی وقتها نصف شبها دعواش میکنم و کار هردومون به گریه زاری میرسه. بعد از پنج سال خیلی از شبها رو من هنوز در حد ۵ ساعت تو روز میخوابم و این باعث کسلی و مختل شدن نظم زندگیم شده. 

شما اون کتاب رو بخون انشاءالله بتونی مشکلت رو حل کنی، فقط باید محکم باشی

خسته اش كن 

نزار توي روز بخوابه

قبل خواب تاريكي باشه و يه قصه يا لالايي براش بگو اين ها همه ميشن عادت بچه بخرور عادت ميكنه سريع خوابش ميره

بزركتر بشه بهتر ميشه من گاهي كمر دخترمو ناز ميكنم خيلي دوس داره سريع خوابش ميره امتحان كن

خواهش میکنم.موفق باشی انشاءالله

آره.بچه من دقیقاً همینجوره،یعنی قصه،لالایی، کتاب داستان و همه رو امتحان کردم کاملاً بیدار میمونه در نهایت خستگی

طب سنتی هم بردمش. اونم وضعیت خاصی تشخیص نداد،فقط گفت قبل از خواب بدنش رو ماساژ بده، شبها روغن بنفشه و بادام بریز تو دماغ و مقعدش و همراه با غذا سالاد و ماست نخوره. اینها هم رعایت کردم، کماکان مثل گذشته بود. تازه مشاور حرف دکتر طب سنتی رو رد کرد،گفت ماساژ تو تخت نده که بدعادت میشه و مثل مسواک زدن شبانه،شرطی میشه و انتظار داره،در هر شرایطی ماساژ بگیره تا بخوابه،گفت طی روز ماساژ بده. 

به هر کس بگم هر راهی و امتحان کردم ولی کم آوردم باورشون نمیشه.