2777
2789
اوه چه بی ادب😬

خیلی بی ادب هستن. امشب که تولد امام رضاست و من به عشقش اسم پسرمو علیرضا گذاشتم از خودش خواستم منو از دست این قوم نجات بده. دیگه واقعا به این نتیجه رسیدم که موندن و زندگی کردن ظلم به خودم هست و فقط دارم ادای زندگی کردن درمیارم. 

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
بخدا برا منم هیچ کاری نکردن فقط فامیل های خودمون کادو عقد دادن . حتی زیر لفظیم ندادن . وای ۳ سال بعد ...

اتفاقا شوهرم گلگی کرد نمیدونی چطور دلم شکست واسه  عروس قبل و بعد من انجام دادن ولی من ....

احساس کردم بی ارزشم هرچند احساس غلطی بود،من غریب بودم حقش نبود لااقل میگفتن شوهرم انجام میداد اولین بار اومدم خونشون نصف شب رسیدیم مادرش سرش را از بالش بلند کرد احوالمرسی کرد خوابید فرداش دو میمونه برنج مسخره گذاشت واسه چهار نفر 

یه قران ندادن روز عقدم بخونم فقط بخاطر اینکه میگفتن سن شوهرم کمه


خدایا شکرت بابت رسیدن به آرزوهام،هیچوقتتتت از خدا ناامید نشید ، امید و توکل معجزه میکنه .

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به شوهرم گفتم من ی مدت نمیام خونه مادرت بفهمن من دل خالی کنشون نشدم از هرجا خانم ناراحتی داره سر من خالی میکنه اقا ناراحت شده اخه من چ کنم خانوادمم گفتن اگه بری خونشون دیگه اینجا نیا میری دلتو پر میکنن جوابشونو هم نمیدی بعد میای اینجا اشک میریزی دل ما رو هم خون میکنی من نمیتونم تو خودم بریزم هر کار بکنن میام میگم به خانوادم اوناروهم اذیت میکنم .

این دنیا انقدرکوتاهه که ما به خاطر شایداسمشوبذارم جهل بهترباشه بخاطرجهل دیگران دلمونوپرازکینه نکونیم طوره دیگه ای به قصیه نگاه کنیم کم توقع باشیم اونا که مادروخاهرواقعی مانیستن انتظارتونوکم کنید انقدرم غضبناک به قصیه نگانکنیدطبعییه خوب 

بهترین راه اینه هر وقت هر چی گفتن همونجا درستو حسابی از خجالتشون دربیاید

اصلاهم ب شوهرتون‌نگید 

خودتون درجا جواب بدید با لحن تنددد ک دیگه بتمرگن سرجاشون😁

همین امروز حزف جهاز بود 

من بودمو داداشمو مادرشوهرم

مادرشوهرم گفت تو مبلات زیاده چندتاشو بیار واسه من

منم رو ب داداشم شدم گفتم راستی اتاقایه مامانو یکیشو خالی کن جا ندارم من مبلامو میخام بیارم اونجا🤣🤣🤣🤣داداشم کپ کرده بود😁

خواب عزیزم  💘  متاسفم که وقتی بچه بودم ازت بدم میومد😁میخوام بدونی الان عمیقا عاشقتم😍💗تیکر عروسی و لاغریمه...شروع رژیم ۶ اسفند۱۳۹۷...قد ۱۶۸ ...وزن ۷۲ ...هدف اول ۶۸...هدف دوم ۶۴...هدف اخر ۶۰ ...
به شوهرم گفتم من ی مدت نمیام خونه مادرت بفهمن من دل خالی کنشون نشدم از هرجا خانم ناراحتی داره سر من ...

نگو به خونواده ات اونا رو ناراحت نکن. من اصلا نمیگم به مامانم  تازه کلی الکی تعریف دروغ میکنم ازشون 

👑
مادرشوهرت خیییلی بدجنسه😈

از بدجنس اون ور تر .دوماه پیش خونشون بودم برداشت بهم گفت دست پسرم کبود بود چرا زدیش من راضی نیستم که تو بچمو بزنی الهی که هر بلایی سر بچم بیاری به سر برادرات بیاد الهی به تیر غیب ابولفضل گرفتار بشی گفتم زن عمو کبودیه بدن زن و شوهر ی چیز کاملا خصوصیه به اونجاها چکار دارید پیش پدرشوهرمو جاریم گفت بعد اینقد ناراحت شدم رفتم اشپزخونه اومد بهم گفت شوخی کردم نری به پسرم بگی بعد دوروز خانم صورتش فلج میشه فلج بلز رفتم بیمارستان بهم گفت تو منو نفرین کردی اینجوری شدم حالا منه بدبخت وقتی اونجوری دیدمش دلم اتیش گرفت همه بدیهاشو فراموش کردم بهم اونجوری گفت پیش شوهرم تو دلم گفتم این جواب نفرینای خودته من مثل تو پست نیستم زود نفرین کنم 

بچه ها بعد این همه دلخوری رابطتون باهاشون چطوره؟تونستید خودتونو راضی کنید باهاشون ارتباط داشته باشین ...

بله من باهاشون خیلی خوبم

اینم فراموش کرده بودم

دوباره یادم اومد

چیزای دیگه هم بوده اما الان هر چی فکر میکنم یادم نمیاد

بعضیاش هم خودم مقصر بودم

یا فکرشو ک میکنم از شدت وابستگی زیاد ب بچها

 هاش حرفی رو زده اخه خیلی وابسته اس

بیشتر وقتها هم خودمو میذارم جای اون میگم خب سطح درکش اینه یا همون وابستگی یا....

به شوهرم گفتم من ی مدت نمیام خونه مادرت بفهمن من دل خالی کنشون نشدم از هرجا خانم ناراحتی داره سر من ...

شوهرت خانوادشه تو100سال بشینی بگی اون به خودش نمیگیره یکمن تودارباش خوب راست میگن خیلی مودبانه ازبرخوردشون که اگه اشتباه بود همون جا اعلام نارضایتی کن

از بدجنس اون ور تر .دوماه پیش خونشون بودم برداشت بهم گفت دست پسرم کبود بود چرا زدیش من راضی نیستم که ...

به کبودی بدن پسرشم کار داره😑 شاید فکر کرده با کمربند زدیش😅

👑
بله من باهاشون خیلی خوبم اینم فراموش کرده بودم دوباره یادم اومد چیزای دیگه هم بوده اما الان هر چی ...

منم دقیقا تو همین وضعیت بودم هیچ مشکلی نداشتیم تا اینجوری شد... دیگه ازشون متنفرم از احترام و محبتی که داشتم سو استفاده کردن 

[QUOTE=97133086]از بدجنس اون ور تر .دوماه پیش خونشون بودم برداشت بهم گفت دست پسرم کبود بو

حدیث داریم ک لعنت دوسر داره و بین لعنت کننده و لعنت شونده سرگردانه 

اگه لعنت شونده مستحقش نبود ب لعنت کننده برمیگرده

بهترین راه اینه هر وقت هر چی گفتن همونجا درستو حسابی از خجالتشون دربیاید اصلاهم ب شوهرتون‌نگید  ...

حق باشماست اینجوری دلخوری وبعصم پیش نمیاد بستگی داره باچ دیدی به قصیه نگا کنیدبچه های عزیز هرحرفیرم درس نیس حرف کنید میگما قدیماچ احتراماتی بین عروس ومادشوهربوده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز