2777
2789
عنوان

دلم گرفته با این وضع چطور بچه بیارم

| مشاهده متن کامل بحث + 336 بازدید | 37 پست
منم مامانم مریضه با مادرشوهرم رفتم بینارستان

مادرشوهرم خیلی پیره،فقط جاریم هست اونم عیبم میاد راحت نیستم

کسی ک همراته باید لااقل بلد باشه بچه کوچیکو بگیره من خودم بچه اولمه هیچی بلد نیستم....

انشاالله که مادرت سلامتیش رو به دست بیاره زایمان کلن دردش دو روزه بعد از اون دیگه خودت راه میوفتی قلقش دستت میاد اگه مامانتم غصه ی شما رو خورد بگو مامان نگران من نباش

گفتمش دوستت دارم گفت محبت دارید ای به گورِ پدر آنکه ادب یادش داد:)  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خداروشکر سرطان سینه در اکثر موارد گه دیدم درمان میشه

و تازه بجه ات که میاد به مامانت هم امید میده و روحیه بهتری پیدا میکنن و در سرطان هیچی مهمتر روحیه نیست

درضمن همراه میخوای چیکار؟ من اصلا خبر مامانم نکردم و رفتم بیمارستان

طبیعی هستی یا سزارین؟

بیشتر حس میکنم افسرده شدم،شوهرمم میگه فامیلای من هستن،جای غصه خوردن بگو درمان مامانم نتیجه بده،ولی خودم افسردم،پیش مادرم هیچوقت ناراحتیمو بروز ندادم ولی هروقت خونه خودمم دیگه نمیتونم خودمو کنترل کنم

عزیزم اگه کسی رو نداری همراه بگیری توی بیمارستان از نظافت چی های خانم سوال کنی حتما اطلاع دارن خیلی ها برای امرار و معاش پول میگیرن پیش بیمار یا زایو میمونن من زایمان کرده بودم خانمی بود کسی رو نداشت فکر کن چون هیچ کس رو نداشت لحظه ای که بچه رو آوردن اجازه دادن شوهرش بیاد کنارش بعد با کمک پرستار تا همراه گرفت و تا فردای روز بعدش همه ی کارهاش رو میکرد

عزیزان لطفا لطفا لطفا خواهش میکنم منو لایک نکنید نکنید نکنید ممنونم ازتون

خواهرام همه با هم باردار شدن پارسال الان بچه شیرخواره دارن با خاله و عمه و اینا هم اینجور در ارتباط نیستم سنشونم زیاده،یکمم نگرانیم اینه میگم بچه کوچیکو چطور بغل کنم...حس میکنم خیلی سخته

بیشتر حس میکنم افسرده شدم،شوهرمم میگه فامیلای من هستن،جای غصه خوردن بگو درمان مامانم نتیجه بده،ولی خ ...


بیخودی نگرانی

به فکر بچه ات باش

من به یه دلیلی افسردگی گرفتم در بارداری چند روز نماز حضرت فاطمه خوندم اروم شدم(هیچ وقت تا حالا نخونده بودم منظورم اینه اونقدری مذهبی نبودم که غیر نماز واجب چیز دیگه خونده باشم)

و مطمین باش بهترین موقع بارداری هست الان چون وقتی بچه ات دنیا بیاد حال مامانت بهتر میشه خیلی

عزیزم اگه کسی رو نداری همراه بگیری توی بیمارستان از نظافت چی های خانم سوال کنی حتما اطلاع دارن خیلی ...

خانواده شوهرم خیلی خوبن نمیزارن کارم ب اونجا بکشه،خودم آدمیم ک کمرو ام و عیبم میاد از کسی کمک بخوام و راحت نیستم

خواهرام همه با هم باردار شدن پارسال الان بچه شیرخواره دارن با خاله و عمه و اینا هم اینجور در ارتباط ...


نه عزیزم اصلا سخت نیست منم هیچ وقت نوزاد بغل نکرده بودم ولی راحت بچه خودم رو بغل کردم

سزارین هم دردش دو روزه که با مسکن و این چیزای جدید کم میشه من تجربه ندارم شنیدم

شوهرت هم هست میتونه کمکت کنه و خیلی خوبه اتفاقا به نوعی مجبور بشه کمک کنه که ادامه دار باشه کمکش

نه عزیزم اصلا سخت نیست منم هیچ وقت نوزاد بغل نکرده بودم ولی راحت بچه خودم رو بغل کردم سزارین هم درد ...

پناه بر خدا،دیگه چون مجبوریم مسلما زودتر همه چی رو یاد میگیریم

من بعد هشت سال باردار شدم همش میگفتم وقتی بچمو میارم بهترین شرایط باشه که یهویی خودش اومد تو دلم همون ماه اول بارداریم شوهرم از کارش تعدیل نیرو شد و بیرونش کردن ماه سوم مامانم تصادف و لگنش شکست و رفت جراحی تازه خودمم لکه بینی داشتم و باید استراحت مطلق میشدم اما مامانم تو اون وضع نمیشد بچمو سپردم به خدا و خودم شدم پرستار مامانم بدترین بارداری رو داشتم اونقدر اعصاب خردی گریه ناراحتی گذشت چه ارزوها داشتم چه شد وقت بدنیا اومدن دخترم هم مامانم هنوز رمین گیر بود من و شوهرم رفتیم بیمارستان شوهرم همراهم بود پرستار و بهیار هم کمکش بودن همون اول یکم پول دادیم به بهیاره کلی هوامو داشت فرداش هم مرخص شدم از همون اول خودم سرپا شدم و همه کارهای بچمو خودم کردم بماند که چه روزهایی داشتم چه اعصاب خردکنی هایی چه حرف هایی که نشنیدم خلاصه میگذره آدم خودش میتونه از پس هر کاری بربیاد تنها مشکلی که هست از اطرفیان کلی حرف میاد که تو اون دوران حساس روحی خیلی ادمو اذیت میکنه بتونی اینو کنترل کنی بقیش راحته از حالا تو نت بگرد یه کاغذ بزار جلوت همه تجربه ها رو بنویس کلی بدردت میخورن اون زمانا تو نی نی سایت کلی تحربه بچه داری تجربه زایمان بود اونقدر کمکم کرد خیلی ممنونشون هستم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792