من همسرم پسرداییمه و خداروشکر از زندگیم راضیم ولی درکل ازدواج فامیلی مدیریت زیادی میخواد هم از طرف خود زن و شوهر هم خانواده ها در غیر این صورت اگه خدایی نکرده رابطه بین زن و شوهر شکراب بشه خانواده ها هم خواه ناخواه ربط داده میشن یا برعکس.بخاطر همین خیلی باید روابطو مدیریت کرد.خداروشکر ما تا الان تونستیم از پسش بربیایم.
در مورد خرج کردن هم من و همسرم کلا در قید و بند رسومات نبودیم.مثلا من خودم خواستم برای شب یلدا برام شلوغش نکنن چون خوشم نمیاد از این رسما.همسرمم همینطور.ولی جدایی از این چیزا موردی نبوده که لازم باشه و برام کم بذارن.
البته روابط خانواده ما و خانواده همسرم قبل از ازدواج ما خیلی صمیمی بود ولی با ازدواج ما حد و حدود رو خیلی رعایت کردیم و از اون صمیمیت بیش اندازه در اومدیم.
مورد آخرم که گفتی آره واقعا سخته.مثلا من قبل از ازدواج اصلا روم نمیشد با این پسرداییم هم کلام بشم یهو رفتم زیر یه سقف باهاش.اوایلش سخته بعد دیگه عادی میشه