خیلی ساله که مادر و پدرم جدا شدن و هر کدوم ازدواج کردن. دوتا خواهر کوچکتر داشتم که تو این سالها هم براشون پدر بودم هم مادر. حالا مادرم بعد یه عمر واسطه فرستاده که به خاطر بیماری قلبی احتمال مرگم هست. قبل مرگم بچه هام رو اشتی بدید... البته نمیدونم منم جز بچه هاش حساب کرده یا نه... حالا نمیدونم چیکار کنم.نمیتونم گذشته رو فراموش کنم و ببخشمشون. جوونی که باید خوش میگذروندم شبانه روزی کار کردم که جای پدر مادر رو کمی برای خواهرام پر کنم. مگه میتونه این سالها روبه من برگردونه که ببخشم؟؟؟ شما جای من بودید چه میکردید. میزاشتید تو حسرت دیدن بچه هاش بمیره یا....؟؟؟
جز عشق که اسباب سرافرازی بود هر چه دیدم وشنیدم همه اش بازی بود
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
مادر در همه صورت مادره و هیچ کاری هم که نکرده باشه تورو نه ماه به دوش کشیده و بزرگت کرده 😢
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕