همسایه بودن با جاری بی ملاحظه 😑😑😑😑

خیلی رک و جدی ولی محترمانه بهش بگو

در رو باز نکن از پشت در به بچه بگو کار دارم نمیشه بالاخره 

شما از روز اول که توی ساختمون همسایه شدید باید چارچوب میذاشتی

الانم وقت و حوصله میخواد تا درست بشه 

منم دست کمی از تو ندارم کم محلی میکنم بهش 

همش میگه زن عمو با من قهری😑

منم عذاب وجدان میگیرتم 

میگه بیا اهنگ بذار برقصیم 

گل یا پوچ بازی کنیم 

همش میگه زن عمو خیییلی دوست دارم 

😞😞😞😞

منم عذاب وجدان خفم میکنه ها 😭😭😭

مجبورم باهاش بازی کنم 😂😂😂

سه سالشه

در رو باز نکن

اون بچه است و نمیفهمه،ولی مامانش که باید شعور داشته باشه.

رک و راست به جاریت بگو دیگه بچه رو نفرست اینجا.وقتی اون بی شعوره ،تو هم نمیخواد احترامو نگه داری

بعضی پدر مادرا چقد بی فکرن بچشونو میفرستن خونه مردم خودشون استراحت کنن 

من بچه دار بشم فکر اینوه یه لجظه ازم دور باشه دیوونم مبکنه

من توام یا تو منی؟!شرایطمون یکیه منم داشتم دیوونه میشدم از دسته دختره بی ادبش ومدام بچمو میزد وسایلاشومیریخت خراب میکردمن هی مراعات میکردم میگفتم زشته چیزی بگم تا اینکه به خودم اومدم به شوهرم گفتم حق نداره بچشو بفرسته خونه من خودش لم بده راحت توخونش از فرداش بچش هرچیییییی در زد بازنکردم هی رفت اومد گفتن کجابودی گفتم نبودم حموم بودم کم کم راش ندادم شوهرمم روشو برگردوندگفتیم مااعصابه بچه خودمونم نداریم وای به حال ۲تا کم کم گذشت تا الان که دیگه جلو درمم نمیاد سخت بود ولی رو در وایسی که ندارم بخاطره یه تحفه ی ۵ساله توام راهت همینه فقط الان راحتم شکر

توهم مثل خووش باش

حتما خیلی دوست داره میاد بچه اس دیگه، ولی مامانش باید شعور داشته باشه نزاره

هیچ راهی نداری.باید تحمل کنی.جای من بودی چه میگفتی.منم جاریم طبقه بالاس خودم 3تا بچه دارم پسر اونم بخدا هروز میاد از 12 ظهر که از خاب پامیشه بعضی شبا نمیره مجبورم جاشوپهن کنم تا بخابه مادرش میگه اصلا خونه خودمون غذانمیخوره فقط دستپخت منو میخوره شانس من..با پسرم 3سالم و دختر 1سالم نمیسازه از بس جیغ میزنن میشینم گریه میکنم.به خانواده شوهرم میگم خیلی اخم میکنن انگار بدشون میاد.به مادرشم میگم فقط چندروز جلوشومیگیره ک نیاد میگه زورم بهش نمیرسه.الان بخدا صدام گرفته از بس از دست چهارتاشون جیغ زدمه.هیچ راهیم ندارم فقط وایسادم ک بزرگ بشن

بچه همسایه ما هم همین بود تا در خونمون باز میشد میپریدن تو خونه یه دفه اومدن انقدر در زدن مادرش به گوشیم هزار بار زنگ زد جواب ندادم ناراحت شد دیگه پاشون بریده شد از اینجا