سلام خانما. یکی بهم راهکار بگه دیگه دارم کم میارم بخدا.دختر جاریم خیلی اذیتمون میکنه جوری ک امروز از دستش رفتم خونه مادرشوهرم گریه کردم از حرصم. اونا طبقه پایین مان .از ساعت ۳ ظهر تا ۹/۳۰ خونه ما بود و فوق العاده شلوغه .همه ی عروسک های پسرمو میریزه و موزیکال هاشونو ب صدا درمیاره. میگم نکن بدتر میکنه. نون دستش میگیره دور تا دور خونه میگرده میخوره و میریزه. امروز ب مامانش گفتم بیا ببر اعصابمو خراب میکنه بعد یک ساعت اومد و خودشم نشست شام داد ب دخترش بعد رفت .....بخدا بچه خودم خیلی اذیتم میکنه اونم میاد بدتر میشه. الان همه ی روح و روانم خرابه. دلم آرامش میخواد. اینا تنها یک درصد از کاراش بود و هر روز هم روزم همینه. چیکار کنم؟؟؟؟؟
هیچ راهی نداری.باید تحمل کنی.جای من بودی چه میگفتی.منم جاریم طبقه بالاس خودم 3تا بچه دارم پسر اونم ب ...
خدا صبرت بده😩😩😩
خدایا مرسی بابت هدیه ای که بهم میخای بدی 😍 مرسی بابت این زندگی قشنگ و زیبا 😍 مرسی بابت فندوق کوچولوی خوشگلم که تو شکمم میذاری 😍 من مطمعنم که این ماه بهم یه نی نی خیلی خوشگل میدی😍مطنعنم که این ماه باردارم من شک ندارم😍 خدایا مرسی از توجه هات😍
هر وقت بعد از ظهر اومد هر چقد در زد درو باز نکن بگو پسرمو میخابوندم چند بار تکرار کنی دیگه نمیاد بعدشم یکی در میون باز کن بگو حموم بودم و...بالاخره مادره اگه شعور داشته باشه میفهمه من یه همسایه داشتم بچه هاشو مرتب خونه من میفرستاد بیش از حد من دیدم از کار و زندگی می افتم بالاخره بعد یکی د ماه اصلا درو باز نمیکردم میگفتم خواب بودیم و هزار تا بهانه دیگه اونم فهمید و دیگه بچه هاشو نفرستاد
حتما خیلی دوست داره میاد بچه اس دیگه، ولی مامانش باید شعور داشته باشه نزاره
یه جوری نگام میکنه انگار سالها دنبالم گشته الان پیدام کرده. منم یکی دو ساعت خنثی ام . ولی بعد دیگه قاطی میکنم.دست بم میزنه میگم دست نزن برو اونور اصلا داد هم میزنم سرش ولم نمیکنه. یه جا بند نمیشه
درو باز نکن خو هر وقت حوصله نداری😑ی بچه چهارساله حرص خوردن داره؟؟؟؟؟بش بگو برو خونتون میخوایم بریم جایی یا بپیچون دیگه ینی ایقد سخته؟منم تو ی ساختمون با خونوادم زندکی میکنم داداشم دوس داره شب و روز خونه ما باشه البته داداشم مریضه مشکل داره😑میاد خونمون هم ب هیچی دست نمیزنه میشینا تلویزیون نگا میکنه ولی بازم من هروقت حوصلشو ندارم یا شوهرم ب مامانم میگم حوصله ندارم نمیزاره بیاد خونموناصنم ناراحت نمیشن.درک میکنن عادمو ک
لطفا اگ امصامو میخونید تا آخرش بخونید خداروشکر بخاطر اینکه پرنیای عزیزمو بهم داده.میخوام لاغر شم بدزایمان وزن اولیه ام ۹۳ وزن الانم۸۵ هدف اولم ۸۰ هدف دومم ۷۵ هدف نهاییم ۶۹ باقد۱۶۸😁به امضام دست نمیزنم خداروشکر ک پرنیا مو برامحفظ کردی عاشقشم میمیرم براش ب هدفم رسیدم و امروز ۱مهر ۱۳۹۹. ۶۵ کیلو هستم و خدارو شکر میکنم بخاطر اراده ای ک بمن داده
حالا تو خوبه یه بچه ست جاری من ۴ تا بچش رو میزاشت خونه من که خودم ۳ تا بچه دارم دیگه یه روز به سیم آخر زدم دمشون رو بریدم دیگه نمیان خودت فقط میتونی به خودت کمک کنی
من هر اسمی گذاشتم قبول نشد اسم بیماریه همسرم رو گذاشتم قبول شد برا همین اسمم پسوریازیس هست کاربری قبلیم پناه ۹۵ بود
رودربایستی رو بزار کنار ی بارجلوش در بیا تا اخر عمر راحت باش همینطور که گفتی اعصابمو بهم می ریزه .بگو دخترت خیلی اذیت میکنه از فردا درو براش باز نمیکنم ناراحت نشی یاا خودت جمعش کن