از یه طرف شوهرم میگه تا وکیل باهام حرف نزد متوجه نشدم چقدر اذیتی
گفت واقعا ترسیدم از دستت بدم
اینم بگم من ۸۰۰تا مهریه دارم به شوهرم گفتم همشو میبخشم فقط طلاقم بده
نمیدونم وکیل دیگه چی به شوهرم گفته بود
شاید باورتون نشه خیلی حالم بد بود شوهرم خیلی خیلی بی عاطفه و بی احساس بود و بی توجه یعنی بهش زنگ میزدم ردم میکرد و دیگه تماس نمیگرفت میبرد منو خونشون خودش میرفت یه جای دیگه داداشش شب منو میرسوند خونه به خودش نمیرسیدخیلی کثیف میگشت با همهاهل شوخیو خوش و بش بود به من یرسید سکوت محض و بی محلی حتی شمارموبعد از ۴ماه عقد سیو نکرده بود
بهش بابام میگفت از موعد عروسی گذشت چرا نیومدید صحبت کنیم برای عروسی اونم جواب نمیداد
کلا بهش میگفتم کی خونهآماده میکنی هیچی نمیگفت حتی واسهخرید مبلمان نیومدخلاصه جوری رفتار میکرد که من وجود ندارم خیلی بد بود جهنم بود
اما ازوقتی که احساس کرد که زندگیش توی خطره ترسید واقعا و همراهی کرد
اینم بگم شوهرم به شدت وسواس داشت الان خیلی بهتر شده
خخدا نجاتمونداد مادرمم خیلی تلاش کرد حتی اومد پیش دکتر عیبای منم گفت تا این حد