2777
2789
عنوان

امروز تواتوبوس یه پسره بهم گفت...

834 بازدید | 49 پست

سلام.حدود2ساعت پیش تواتوبوس بودم داشتم ازجایی برمیگشتم بعد یه پسراومد داخل اتوبوس ب من نگا کردبعدشم نزدیک من نشست هی نگاه میکرد سنگینی نگاشو احساس کردم بعدچنددقیقه بهم گفت ببخشید خانوم دستمال دارید؟گفتم نخیر گفت باش ببخشید....خلاصه تامن برسم ب مقصد هی نگامیکرد منم انگشتردستم بود بعدبانامزدمم تلفنی حرف زدم گفتم شایدحالیش شد ولی اصلا....بعدش ک ب ایسگاه رسیدم همین پاشدم پیادشم اونم پشت من پاشد سریع...رسیدم توکوچمون جلوی درمون بودم برگشتم دیدم پشت درخت وایستاده منونگا میکنه منم دیگ رفتم داخل...الان همش میترسم بیاد خواستگاری یوقت😞

کاش میشد بعضیارو یک ساعت بزاریم جای خودمون بعد بهش بگیم ببین میتونی تحمل کنی...!!!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب بیادم خواستگاری میگن نامزد داره😕

من زنی ۲2 ساله ام که به انتخاب اینجانب۱۶سالگی مزدوج شده و در۱۷سالگی خدا به وی فرشته کوچولویی عطا کرده و من مادردختری به نام سِودا شدم و درحال حاضر وظیفه زندگی بخشیدن به هدیه دوم خدا رو به پایان رسانده و پرورش گل پسری به نام سام را به عهده دارم😎💪🏻
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز