خوش به حالت که مادر شوهرت شوهرت از بچه های دیگه اش بیشتر دوست داره!!!!
من خسته شدم از اینکه مادرشوهرم هر جا می تونه از حق شوهرم می زنه تا به بچه های دیگه اش بده!!! برای مهمونی هاش اولویتش اینه که بچه های دیگه اش حتما باشن اونا اگه نباشن مهمونی عقب میافته ولی اگه شوهرم نباشه من باید تنها برم مهمونیشون!!!!!!!
همش می خواد صداش کنه اشتباهی اسم اون پسرش میگه!!! تو دعواها طرفداری اون بچه هاش می کنه!!!
شوهرم یه بار می گفت نه مادرم به حقم بوده نه پدرم!!!!
یه بار که با خانواده اش بحثش شده بود با گریه بهم گفت نمی دونی یه مرد تنها بودن چقدر سخته!!!!
انقدر تو بدهی ها و سختی هامون پشتمون خالی کردن!!! بدترین حرف ها رو همین خانواده اش بهش زدن!!!!
من از خدام بود خانواده اش انقدر دوستش داشتن و هواش داشتن که دل شوهرم قرص بود می دونست یه تکیه گاه محکم داره!!!!