هیچوقت یادم نمیره مامانم تازه 1 هفته بود زایمان کرده بود داداشمو، عمم هم همزمان حامله بود و خونه مادربزرگم بود تو مدت حاملگیش. بعد مادربزرگم اینا بخاطر اینکه پیش عمم بودن نیومدن به مامانم سر بزنن. بعد از یه هفته مامانم گفت حالا که اونا نمیتونن بیان ما بریم خونشون که بچه رو ببینن. مادربزرگم تا فهمید که میخوایم بریم قشنگ زنگ زذ به مامانم گفت اینجا نیایااااا، تا وقتی بچت 40 روزش نشده نمیای اینجا.
مامانم خیلی ناراحت شد. منم از همون موقع اشنا شدم با این خرافات مزخرف