سلام من ۷ساله ک جدا شدم حدود ۲ ساله ک مجدد ازدواج کردم ، تو زندگی قبلیم خیلی مشکل داشتم کتک کاری ، مواد، دعوا رفیق بازی و .. چیزای دیگه انقد اذیت شدم و دروغ شنیدم ک خودم درخواست طلاق دادم و بدون مهریه جدا شدم ، دخترم از وقتی ازدواج کردم خیلی بدخلقی میکنه ، چندروز پیش پدرش بهش زنگ زد شنیدم پشت گوشی داشت بهش میگفت مامانت کاری کرد ک طلاقش دادم ، اون سرش به رفیق بازی و ایناش گرم بود بخاطر همین میزدمش ،بعدم بهش گفت نفقه ات را خرج خودش میکنه ،درصورتی ک الان ۵-۶ ماهه هیچی نداده دخترم روز ب روز داره گستاخ میشه با من و شوهرم نمیسازه همش بخاطر اینه ک حرفای باباش روش خیلی تاثیر میذاره ، تو روخدا راهنماییم کنید چیکار کنم ، من دیگه توان ندارم ...
دختروبفرست یمدت پیش پدرش اخلاقای پدرشوببینه خودش قضاوت کنه
بدتش به باباش
باهاش صحبت کن محبت کن.دخترت شرایطش سخته دیگه خودت رو بگذار جاش ببین چه حالیه
بفرست مدتی با پدرش زندگی کنه ؟ چرا باباش قبول کرده بعد ازدواجت دخترش پیش بابای جدید زندگی کنه
تعجب می کنم بعضیا میگن بفرست پیش پدرش
پدر اگه نا اهله تقصیر دخترتون چیه
مادر باید خودشو فراموش کنه
مخصوصا وقتی دختر نوجوان داره
با ازدواج مجدد شما دخترتون ضربه سخت تری بعد از طلاقتون خورده
باید بهش زمان بدید
تا بحران نوجوانی رو بگذرونه
یاید این روزها درکش کنید
دوستش باشد
و در مقابلش جبهه نگیرید
من اونايي که میگن مادر باید خودشو فراموش کنه درک نمیکنم
چون من میگم مادر باید اول روحیه اش خوب باشه تا بتونه دخترشو بزرگ کنه خو اگه مادر دلش میخواد ازدواج کنه عیبی نداره
ازدواج کنه
ولی باید به همسرِ دومش بگه که مسئولیتِ اول واخرِ یه مادردخترشه
بهش بگو به باباش بگه ایندفعه نفقطه رو تو کارت خودش بریزه قانعش کن که باباش داره دروغ میگه
والا من تا چندوقت پیش ک پیش مشاوره بودم گفت بزرگترین و بهترین کار و در حق بچت کردی ک براش ی خانواده تشکیل دادی ، من خیلی از مواقع در مقابلش سکوت میکنم و درکش میکنم ولی شوهرم این چیزارو متوجه نمیشه میگه داری بهش رو میدی من گیر افتادم این وسط
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
