این اتفاقا افتاد بیمارستان که دیدن بچه نیومد عیب نداره حق میدم.فقط مادر شوهرم برادرشوهرام اومدن به ج ...
عید رفتیم دیدم بچه های برادر شوهرم بغل میکنه به بچه من که تازه بدنیا آومده نگاهم نکرد حتی برادر شوهرم به باباش گفت بچه رو ببین محل نداشت.من حرفم اینه که کار منو شوهرم بد بود قبول دارم بچه ای که نوزاده چه تقصیری داشت.منم یکم موندم شامو خوردیم اومدم پایین.
استارتر خونشون کم برو.ناراحتیتو نشون بده.بزار بفهمه کارش اشتباه بود.بچه رو میزنه میگه پدرومادرش چیز خوردن ناراحت بشن!؟؟جای تو بودم غدرخواهی هم نمیکردم.اینجا جاهاتون عوص شده انگار.جای اینکه تو طلبکار بشی یه چیزی بدهکاری
حالا چند شب پیش عمو شوهرم همه فامیل شام دعوت کرده بود پیش تمام فامیل یک بارم بغلش نکرد فقط یکی دوبار صداش کرد. قشنگ با آون سنش به تمام فامیل فهموند که یه اتفاقی افتاده که این بچه منو بغل نمیکنه. منم گفتم با خودم که کاری میکنم بچم همسایه رو بشناسه ولی پدربزرگش نشناسه
استارتر خونشون کم برو.ناراحتیتو نشون بده.بزار بفهمه کارش اشتباه بود.بچه رو میزنه میگه پدرومادرش چیز ...
همون کم میرم. منو جاریم باهم حامله بودیم جاریم یه بارم غذا نپخت مادر شوهرم واسش میپخت میداشت جلوش خودشم جمع میکرد ولی یه بار به من نگفت تو حامله ای میتونی به کارت برسی یا نه در حالی که دخترم انقد اذیت میکرد پدرمو در میآورد. با این حال حیاط و میشست بدش میومد که من نمیرم کمک.