2777
2789

چند روز بود گوشیش زنگ میخورد میرفت یه کنجی یه جایی که صداش به من نرسه آروم حرف میزد و اس ام اس بازی و عین عین اینایی که قایمکی دوست پسر دارن😊به خواهر شوهرم زنگ میزد میومد به شوهرمم زنگ میزد جلسه ی ۳ نفره  میذاشتن و...منم که اصلا برام مهم نبود حتی از شوهرم بپرسم😏😏حالا امروز ظهر دیدم واسه نوه ش که از منم بزرگتره خاستگار اومدن رفتن بالا😐😐بعد اومد پایین قاشق شربت بگیره ازم گفت ببخشید به تو نگفتیما حالا آخه قطعی نیست😏😏😏😏😏😏منم تو دلم گفتم به جهنم😊همینجوری نگاش کردم راشو کشید رفت😑😑مثلا چرا این همه مشکوک بازی؟این همه مخفی کاری؟به من چه که خاستگار اومده؟حالا به من میگفتن یا نمیگفتن از درجاتم کم و زیاد میشد؟؟من اووووونقدر مشغله دارم که خاستگار نوه ی اون اندازه دمپایی حموم اهمیت نداره برام...به نظرتون چیزی هست که من عقلم نمیرسه؟چرا مخفی کردن؟مهم نیستا ولی میخوام ببینم مثلا هدف از این کار چی میتونه باشه؟😏

چقدر بدم میاد از این ادمها

خدایا تا پاکم نکردی... خاکم نکن..😔😔😔باردار نیستم تیکر رسیدن ب خواسته هامه البته امیدوارم همینطور بشه 😍😍برام دعا کنید اونی ک میخوام بشه الهی فداتون بشم ❤❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خیلی ها رسم ندارن این چیزا رو تا قطعی نشده بگن ...ولی جالبیش اینه شوهرتم مطیعشونه و نمیگه مثل شوهر من...لامصبا برا خانوادشون جیک نمیزنن حالا یه چی از ما بیینن سریع همه جا پرشده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792