نمیدونم همسرتون چند سالشه و چجور آدمیه که بتونم راهنمایی کنم ولی اگه اهل منطق باشه میشه با صحبت راضیش کرد البته همه اینا قبل ازدواج باید حل میشد نه بعدش ولی حالا که گذشته باید بهش بگید بهتون بگه چرا دوست نداره شما کار کنید و شما باید جواب خیلی منطقی ای برای تمام جوبایی که ممکنه بده داشته باشید
مثلا ما به پول نیازی نداریم هرچی بخوای من بهت میدم:میتونی بگی: خدا زنده نگهت داره میدونم تو برام کم نذاشتی منم نمیگم کم دارم حرفم اینه من اگه کار نکنم من اگه حس مفید بودن تو جامعه نداشته باشم افسرده میشم اگه ببینم همه دوستام دارن کار میکنن و من تو خونه تنهام افسرده میشم ! بگی من کلی درس خوندم به امید اینکه کنار شوهرم برم سر کار که منم حس مفید بودن بکنم نذار افسرده ی گوشه بمونم
ممکنه بگه جامعه سالم نیست : میتونی بگی همون قدر که برا من سالم نیست برا تو هم نیست فکر میکنی من نمیترسم از اون زنایی ک بیرونن ؟ که منتظرن زندگی مردمو خراب کنن؟ ولی من ب تو نمیگم بمون خونه نه بخاطر اینکه میترسم گرسنه بمونیم چون صد در صد بهت اعتماد دارم میدونم اگه زنی جلوت همه کارم کنه تو بهش رو نمیدی ! منم عاشق تو ام منم چشام جز تورو نمیبینه پس به من شک نکن ولی اگه بازم ته دلت میترسی اتفاقی بیوفته میتونم تو جاهایی مثل مهد کودک و مدرسه کار پیدا کنم که هم دل تو آروم باشه هم دل من !
خلاصه بشین فکر ببین چیا ممکنه بهت در جواب بگه و تو هم شوهرتو خوب میشناسی باید با نرم ترین لحن و بهترین و عاقلانه ترین جمله بندی جوابشو بدی تا نرم شه ! تو حرف غیر منطقی ای نمیزنی تو حقتو میخوای ! حق مستقل بودن