چه نقشه هایی واسه آینده بچه هاتون دارین

من که مجردم ولی اگه بچه داشتم باید شب و روز دعا می کردم. اینده اش مثل من و امثال من نشه. حسرت به دل نمونه.

قبل بچه دار شدن کلی فکر و نظر داشتم الان هرچه پیش آید خوش آید 

از این برنامه ها کم و بیش هست تا در عمل چی بشه

ولی واسه بزرگیش فقط آرزومه خوشحال باشه و از زندگیش راضی باشه.چه یه زن خانه دار ساده باشه چه پزشک متخصص!!

نقشه ها تو بگو حالا عملی هم نشد مهم نیست خدارو چه دیدی

منم همین فکرا رو برای دخترم داشتم.

چندساله از ایران خارج شدیم.الان سه تا زبون مسلطه.پیانو نمیگم عالی ولی خوب میزنه.سوارکاری و شنا و خیلی کارای دیگه در کنار درسش.خداروشکر چشم بد ازش دور،راضیم.

انشالله تو هم بزودی رویاهاتو محقق خواهی کرد😘

نقشم براي بچم اينه چنان زندگي مرفه و بدون كم كسري بسازم كه عقده هيچي به دلش نباااشه 

انقدر رو تربيت و معرفتش كار كنم تا هميشه همه بتونن روش حساب كنن 

انسانيت رو يادش ميدم اول از روي محبت كردن به موجودات ضعيفتر((حيوونا))و بعد احترام رو يادش ميدم 

و ميخوام تا وقتي كه زندم هميشه پشتش بمونم تمام زندگيمو به پاش بريزم تا بتونه بهتري سرمايه واسه كار شغل و آينده رو براي خودش بسازه 

براي يه دووونه بچه اي كه هنوز ندارمش❤️

و هدفم هم فقط فقط ١دونه دختره 

پسرم باشه فرقي نداره

زیاد فکر نکن چون معمولا خودشون میوفتن تو فازی که پدر و مادر اصلا فکرشم نمیکردن

من بچه بودم نقلشیم عالی بود مامانم کلی تشویقم میکرد و وقت برام میذاشت و وسایل و ابزار مختلف میخریدن

آخرسر بزرگ شدم دیدم نه:) هنر راضیم نمیکنه. رفتم انسانی و الانم حقوق میخونم😉

منو از چهار سالگی گذاشتن کلاس زبان. اصلا همکاری نمیکردم و کلا نرفنم. تا دبیرستان که علاقمند شدم و رفتم و زبانم از همه کسایی که از اون سن شروع کردن و ادامه دادن بهتره

اولیش اینه ک بابای بچه رو پیدا کنم 😁😁

منم دخترم 7 سال و نیمشه، کلاس زبان میره، موسسه ی استعداد یابی ثبت نامش کردم که بدونم تو چه زمینه ای استعداد داره، و اینکه اسکیت میره و انشالله تابستون میزارمش کلاس شنا 

من و شوهرم تصمیم گرفتیم بذاریم حسابی بازی کنه و مدرسه هم اگه دوست نداشت نره 

شما کارتون خیلی سخته واقعا. خوبه که اینقدر حواست به بچه هست.

مورد اولو پدر و مادرم میخواستن اجرا کنن رو من که همینم شد. الان به پوچی رسیدم و هیچ آرزو و هدفی ندارم بهش برسم.... اتفاقا آدما نباید هر چیزی رو بدست بیارن. چون از همه چی زده میشن. مثلا هیچ خوراکی ای نیس منو خوشحال کنه چون همیشه یه کابینت مخصوص خوراکی داشتیم و داریم که توش جدید ترین خوراکی ها هست. دوستام با یه پاستیل ذوق میکنن اما من نه. هر کس هر هدیه ای برام بخره معمولیه برام و به زور لبخند میزنم که مرسی. اتفاقا وضع مالیمون متوسطه اما پدر و مادرم همه چی فراهم کردن همیشه. از ریز و درشت و جدیدترین ها.