منم دقیقا شرایطم تو خانواده شوهر مثل شماست
نمونش همین امروز
ناهار خونه مادرشوهر بودیم، زنعموی شوهرم و عروس و داماد و ایناش هم از کرج اومده بودن خونه اونا
(من باردارم و مامانم هم فوت شدن😔) یعنی برا زایمانم کسی نیس بیاد بمونه پیشم و به خودمو بچم برسه
حالا تو جمع اونا حرف کاچی شده، خاهر شوهر عوضیم برگشته با خنده بهم میگه سارا(من) ، انقدر هوس کاچی زائو کردددددم تو بزایی من بیام خونت کاچی تو رو بخورم!
منم برگشتم بهش گفتم باشه آبجی شما بپز بیار خونم هم من بخورم هم تو😏
بعد مادرشوهرم پشتی دخترش دراومده میگه: نه دیگه، ما بپزیم فایده نداره، منم برگشتم گفتم منکه اون موقع تو جا افتادم و مریضم و حال ندار
شما بپزید برامنم بیارید😤
من😐
زنعموی شوهر😊😎
مادرشوهر😬
خاهر شوهر😠