من بعد چندسال باخونواده خودم رفتم سیزده بعد بخاطر خواهرزاده با مامانم حرفم شد چون اونو دوس دارن نباید کسی بهش چیزی بگه دخترمنو میزد اونم ازخودش دفاع کرد بچه ام خلاصه ک امروز خونه مامانم مهمونیه بعد ساعتشو ب من نگفتن خواهرم زنگ زد ک شماره یکی از فامیلامونو بگیره گفتم منو دعوت نکردی چرا گف ساعت پنج هنوز حرفش تموم نشده بود گف خدافظ شارژم تموم شد و دیگه زنگ نزد کلا نسبت ب من و بچه هام بی محلی میکنن بنظرتون برم
نه بابا خودتو سبک میکنی
ولشون کن توام با شوهرت برو بگرد بیکاری میری اونجا
قطعا نع!
اخه چرا مشکلی بوده یا هست ؟
بابا بزرگم مارو ک پدرمون فامیلشه بیشتردوست دارن
استاتر عزیزم ناراحت نباش منم پسرم که با بچه برادرم دعوا کنه مامانم طرف برادر زادمو میگیره الان بابام هم اضافه شده چندروز نرفتم خونشون زنگ زدن که بچه ان چرا نمیای نکنه ناراحتی...گفتم نه ولی حوصله غر زدن ندارم بچتون اگه براتون عزیزه پسره منم برا عزیزه نمیتونم بشینم ببینم دارین بهش سرکوفت میزنین....دیگه هیچی نگفتن اتفاقا نمیرم خونشون پسرم راحت تره خونه خودمون
نرو آرامشت مهمتره
نرو.مامان منم از بچگی بین منو خواهرم فرق میذاشت بین شوهرامون بین بچه هامون نمیدونم چرا
میدونم چی میگی ولی برا روحیه دخترت هم که شده زیاد نرو....من پسرم که راحت شد سه سال ونیمشه ولی همه چی میفهمه بخدا الان میخواستم سحری بخورم بیدار شد یهو بهم گفت مامان جون خیلی بد اخلاقه باهام منم برا همین محمد رو دوست ندارم منظورش برادر زاده ام بود خییلی ناراحت شدم
نرو از قديم گفتن درويو دوستي من بودم اصلا زنگم نميزدم نميرفتم چون اصلا نميشه بين بچه ها فرق گذاشت تو ذهنشون ميمونه گناه دارن دلشون ميگيره
دختر من سه ونیم سالشه دیروز همه بغلش میکردن عکس میگرفتن بعد دخترمن براخودش راه میرفت بهش میگفتن چقدر فضوله همه جا سرک میکشه میخواستم بگم اینم مثل اون بغل کنید تحویلش بگیرین ببین براخودش راه میره یانه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
