شوهروبچه اش

من با مردی که بچه داشت  ولی بچه اش پیش مامانش بود ازدواج کردم با این حال به غلط کردن رسیدم ، مامانش کلی ادا اصول داره سر بچه که هر دور باباشو میبینه میگه زن جدیدش میاد بچه منو کلی کتک میزنه در حالی که تا حالا بچشو ندیدم 😐

دیشبم ریپلایت کردم گفتم چرا نیستی تو سایت الان دیدمت خوشحال شدم 

اینا انقد تو گوششون خوندن که زن بابا بده بچه هارو اذیت میکنه تو ذهنشون مونده دست خودشون نیس

پذیرفتن یه نفر دیگه وسط زندگی خصوصی خودت و شوهرت کار سختیه اونم اول زندگی و مخصوصا که اون یه نفر بچه ی شوهرت باشه نباید قبول میکردی داداش من یه پسر ۸ ساله داره از خانمش جدا شد و دوباره زن گرفت قبل اینکه زن بگیره من به شدت مخالف بودم چون دختره مجرد بود و به عقیده ی من واسه خود اون خانم سخته که اول زندگیش که دوس داره با شوهرش تنها باشه و مثه همه ی تازه عروسا خوش بگذرونه باید به فکر مراقبت از یه بچه باشه عزیزم الان دیگه نمیشه کاریش کرد سعی کن به چیزایی که بین تو و اون بچه فاصله میندازه فکر نکنی و بیشتر بهش محبت کنی باهاش حرف بزنی و بازی کنی وقتی رابطه ی دخترش باهات خوب بشه خودشم عوض میشه  

به نظرم‌نامادری هم حق داره سر بچه غر بزنه..والا ما بچه از خودمونه گاهی غر میزنیم ولی اگه همین بچه از شوهرمون یود هزااااااار حرف پشت سرمون بود که با بچه شوهرش نمیسازه..دیدِ ملت خیلی بده..توقع دارن نامادری هیچی به بچه نگه..خب پس چطور تربیت بشه اون بچه

چرا؟؟؟راضی ب ازدواج با بابات شد؟؟

مامان منم با بابام ک چند تا بچه داشت ازدواج کرد

کور که نبوده دور از جونش....

مرد سالاره بابام 😏

ببخشید ریپلای ها رو نمیخونم

فدات بشم..دیگه مشغول خوته تکونی بودم

.تازه اومدم خونه مامانم‌استراحت😁

باید تو عقدنامه ات شرط میزاشتی که بچه پیش مادرش باشه و به من ربطی نداره 😣

با شوهرت حرف بزن بگو بچه رو دوس داری الان کسی شاید تو گوشش خونده که بچه رو اذیت میکنی

والا 

مادرش به زور داده فک میکرده رو دستش میترشه...

نه تنها مادرم مارو هم بد بخت کرد بیست سال دعوا و اعصاب خوردی کشیدیم حالام که یه بچه دارم هنوزم اثراتش هست

آره متاسفانه بعضی بچه ها اینطورن

نه بچه مشکلی نداره بیچاره خیلی مظلوم هست اما مادرش حرف در میاره 

ای بابا..فک کردم بچه میگه..☹